Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
13 ساعت، سربازان مخفی بنغازی ؛ روایتگر حمله به سفارت آمریکا در شهر بنغازی پایتختت لیبی بعد از فروپاشی حکومت معمر قذافی و تلاش 13 ساعته 6 سرباز آمریکایی در جهنم بنغازی است.
این فیلم بر اساس واقعیت و با اقتباس از کتابی به همین نام اثر میشل زاکوف ساخته شده است. و همان طور که شاید مخاطبین محترم بدانند پیمان معادی نیز در این فیلم در نقش مترجم سفارت آمریکا جلوی دوربین مایکل بی رفته است.
تصویر فیلم 13 ساعت بروی بلوری جزء یکی از بهترین کارهایی است که من تا به حال تست کرده ام. بسیار تمیز بی نقص و درخشان. جذاب ترین نکته ای که در مورد تصویر فیلم می توان به آن اشاره کرد جزییات بسیار زیاد، وضوح عالی و دقت بسیار بالا در تمامی صحنه های فیلم به خصوص صحنه هایی که در روز گرفته شده می باشد.
شما در تمامی تصاویر که اکثرا تصاویر کلوز آپ هستند به خوبی و خیلی واضح بافت پوست ، مو ، پارچه و حتی غبار معلق در هوا را می بینید. رنگ ها با عمق بسیار مناسب ، گرم و واقعی هستند . و میزان عمق رنگ سیاه و غلظت رنگ ها حتی در صحنه هایی که در شب گرفته شده بسیار خوب است.
در بعضی صحنه ها گرین بسیار ریز و تمیزی مشاهده می شود که اصلا اذیت کننده نیست و اتفاقا تصویر را تأثیر گذار تر و واقعی تر می کند.
تصاویر در حدی واضح و شفاف هستند که شما رد خون ، اشک ، عرق و خاکستر حاصل از انفجار را به خوبی روی صورت بازیگران مشاهده می کنید. در صحنه هایی که در روز اتفاق می افتد بازی آفتاب و سایه و غبار محلی موجود در هوا آنقدر خوب نمایش داده شده است که شما کاملا احساس می کنید در یک منطقه صحرایی گرم و تفتیده هستید.
از فیلتر رنگ در سکانس هایی متناسب با حال و هوای فیلم استفاده شده است که تصاویر و رنگ ها را دقیق تر، واقعی تر و شفاف تر نمایش می دهد.
اما در مورد صدای دالبی اتموس فوق العاده بی نقص و تأثیر گذار فیلم.
فیلم با یک افکت فرکانس پایین دلهره آور شروع می شود که ورود شما به جهنم بنغازی را هشدار می دهد !
صدای این فیلم بسیار کانالیزه ، دقیق ، واضح و با جزییات است. تمام کانال های ساراند کناری و سقفی کاملا درگیر هستند و صدایی با لایه های مختلف و دقیق را به شما ارایه می دهند. مثلا در صحنه ای که قرار ملاقات در یک بازار شلوغ را نشان می دهد شما کاملا لایه های مختلف صدا حتی صدای درگیری که در خیابان پشتی رخ می دهد را تشخیص داده و می شنوید. یا در درگیری های شدیدی که در شب رخ می دهد صدای تماشای مسابقه فوتبال از تلویزیون کوچک خانه همسایه کاملا واضح به گوش می رسد.
صدای دیالوگ کاملا واضح و شفاف شنیده می شود و حتی در صحنه های درگیری هم شما مشکلی برای شنیدن صدای گفتگو ها ندارید.
کانال LFE بسیار خوب عمل می کند و صدای فرکانس های پایین و همین طور افکت های سنگین و لحظه ای عالی شنیده می شود. صدای سوت خمپاره ای که از پشت سر شما شنیده می شود ، زوزه کشان از کنار گوش شما عبور می کند و جلوی پای شما روی زمین منفجر می شود بی نظیر است. شما به خوبی زبانه کشیدن آتش در اطرافتان و ریزش سنگ و گرد و خاک و خاکستر را از بالای سرتان را می شنوید.
شاید بتوانم بند های زیادی با جزییات فراوان در مورد صدا و تصویر خیلی عالی فیلم برای شما بنویسم ؛ اما نکته ای که استاد برزین همیشه به من گوشزد می کنند اینکه کوتاه بنویسم تا مخاطب را خسته نکنم. شاید بهتر این باشد که شما مخاطبان گرامی خودتان این فیلم را در یک سیستم سینمایی مورد تأیید تجربه کنید تا همان طور که در ابتدا گفتم راهی بهشت بنغازی شوید.
بهترین اتفاق سال جدید اضافه شدن سرکار خانوم دکتر یوسفی به تیم نویسندگان اصلی سایت بود.
سالها بود که سایت نیاز به یک نویسنده با تجربه و کار بلد داشت. در طول این سالها دوستان زیادی لطف کردن و تجربیاتشان را با مخاطبین بی شمار این سایت به اشتراک گذاشتند...
اما کمبود یک نویسنده که تجربه ی دیداری و شنیداری بالای داشته باشد همیشه در سایت احساس میشد.
خوشبختانه حضور یک نویسنده خانوم آن هم در زمینه ی صدا و تصویر در سایت و نت فارسی با استقبال بی نظیر و پذیرش مخاطب سایت قرار گرفت و اولین پست خانوم یوسفی با بیش از ۳۳۰ کامنت یکی از جنجالی ترین پست های سالهای اخیر سایت شد.
خیلی خوشحالم که خانوم دکتر یوسفی همراه سایت هستند و ما را در تجربیات خود شریک می کنند.
اتفاق خوشایند بعدی ورود امیر حسین اکبری (پسر های فای ایران) به مارکت نحیف های اند صدا بود.
های اند ایران نیاز به شخصی مثل آقای اکبری داشت که جسارت و تجربه شنیداری را با هم داشته باشد. ورود برندهای مثل Weiss و TAD نشان از همین جسارت و تجربه داشت که بنظر من اتفاق بسیار خوشایندی بود.
امیدورام امیر حسین یه سورس آنالوگ درست و حسابی هم همراه با ست رفرنس تاد بیاره... من صدای تاد رفرنس با گرام شنیدم, واقعاً جذابه و شک ندارم هرکی تو ایران این صدارو بشنوه کلاس شنیداریش تغییر میکنه.
ورود دک Weiss و مجموعه ی رفرنس TAD از بهترین اتفاقات های اند ایران بوده که توسط پسر های فای ایران رقم خورد.
موفق باشی
یاماها بعد از افتضاحی که دو مدل آمپلی فایر سینمایی RX-V6A و RX-A2A برای این کمپانی داشت! و انتقاد های زیادی هم در سراسر نت جهانی به این دو مدل شد. سه مدل جدید از سری AVENTAGE با شماره مدل RX-A4A. RX-A6A. RX-A8A را معرفی کرد.
بنظر میاد یاماها با معرفی این سه پرچم دار جدید و مخصوصاً مدل RX-A8A دوباره به جمع بهترین سازنده های آمپلی فایرهای سینمایی بودن برگردد.
نکته جالبی که در سه مدل پرچم دار جدید یاماها توجه را جلب می کند استفاده از پردازشگر شرکت Qualcomm است. باید منتظر شد و دید این پردازشگر جدید در مقایسه با دیگر رقبا چی برای گفتن دارد.
در تصویر زیر طراحی داخلی مدل RX-A8A را ببینید:
یکی از فیلم های که تست صدا و تصویرش حسابی حالتون خوب میکنه UHD 4K Monster Hunter هست. این فیلم از اون کارهای که اگر بررسی می کردم حتما به صداش تاج طلایی و به تصویر پنج ستاره میدادم.
جریان سنگین صدا در کانال های ساراند و سقفی دیوانه کننده ست! بی نظیره همین...
حتما این کار بزارید تو لیست خریدتون.
REAVON برند جدیدی که با معرفی دو مدل UHD بلوری پلیر مدل های UBR-X100, UBR-X200 برای اولین بار در سایت های آلمانی زبان در مورد آن صحبت شد.
هنوز این کمپانی نو ظهور این دستگاه ها را وارد بازار نکرده است, اما از منو و طراحی دستگاه حدس زده میشه از پلتفرم OPPO در آن استفاده شده است.
باید صبر کرد و دید این دو دستگاه جذاب پس از عرضه و در تست های صدا و تصویر چی برای گفتن دارند.
یه توضیحی در مورد XMax بدم XMax میزان مسافتی که انجین (سیم پیچ) ساب ووفر بدون این که از منطقه مغناطیسی خارج بشه حرکت مستقیم دارد.
در ساب ووفرهای که Excursion بالای دارن مثل JL Audio به دلیل ضخیم بودن ساراند و حرکت پیستونی بسیار شدید دیافراگم برای کنترل انجین و خارج نشدن آن از شار میدان مغناطیسی از تکنیک های مختلفی استفاده می کنند.
Qms که کنترل مکانیکی صفحه ساب ووفر هست، یکی از آنهاست.
استفاده از اسپایدرهای که از دایره مرکزی به تدریج ضخیم تر میشن تا در حرکات پیستونی شدید دیافراگم کنترل کنن یکی دیگر از تکنینک های ارزان و کاربردی مکانیکی کنترل دیافراگ ساب ووفرها در حرکت های پیستونی شدید است.
فوم ساراند ESP ترکیبی از پلیمرهای خاص با درجه سفتی متفاوت یکی دیگر از تکنیک های ارزان در کنترل دیافراگم و خارج نشدن آن از میدان مغناطیسی است.
یکی دیگه از تکنیک های مکانیکی برای کنترل و خارج نشدن انجین ساب ووفر از شار مغناطیسی
استفاده از مگنت های هیبریدی است این مگنت ها در پایین از جنس فریت هستن که هم وظیفه ی ایجاد میدان مغناطیسی را دارند و هم به خنک شدن انجین کمک می کنند. و در لایه ی بالای از نئودیمیم استفاده می کنند تا در حرکت انجین به بالاترین حد ممکن شار مغناطیسی ضعیف نشود، و ساب ووفر در فرکانس های پایین دقت پخش خود را از دست ندهد.
استفاده از Ferrofluid مغناطیس مایع هم یکی دیگر از تکنیک های هست که کمک می کنید انجین از شار مغناطیسی خارج نشود.
از مغناطیس مایع در ساخت ووفر بلندگوهای گران قیمت هم استفاده می شود.
خوش بگذره...
در ادامه مبحث تنظیمات کالیبراسیون و بنا بر درخواست مخطبان محترم در این پست تنظیمات کالیبراسیون نمایشگر های سامسونگ ارایه می شود.
در ابتدا ذکر این نکته را لازم می دانم که تنظیمات کالیبراسیون ارایه شده مورد تأیید جناب برزین می باشد.
تنطیمات کالیبراسیون که در ادامه مطلب می آید هر دو فرمت تصویری SDR و HDR را پوشش می دهد ؛ و دارندگان LCD های TU ، RU و سری QLED سامسونگ می توانند از این تنظیمات کالیبراسیون استفاده کنند.
در کامنت های مطلب قبلی از من درخواست شد که تنظیمات مناسبی برای کالیبراسیون سینمایی در نمایشگرهای برندهای مختلف برای مخاطبان محترم ارایه دهم. در این مطلب به تنظیمات کالیبراسیون LCD LED های معمولی و نانو سل از برند LG پرداخته شده است.
در ابتدا ذکر چند نکته را لازم می دانم؛ ابتدا اینکه کالیبراسیون ارایه شده مورد تأیید جناب برزین می باشد.
دوم اینکه ممکن است دوستان تنظیمات مختلفی را برای کالیبراسیون روی سایت های مختلف، و بعضا سایت های بزرگ و معروف ببینند که شاید تنظیمات مناسبی برای کالیبراسیون نمایشگر برند مورد نظر نباشد و صرفا برای تخریب یک برند، چنین تنظیماتی برای کالیبراسیون ارایه می شود.
می توانید تنظیمات کالیبراسیون ارایه شده را انجام دهید و مقایسه ای داشته باشید بین این تنظیمات و تنظیماتی که در دیگر فروم ها ارایه می شود.
لیست تنظیمات در ادامه مطلب...
برای علاقمندان به سیستم های سینمایی، به خصوص طرفداران ویدیوپروژکتور های خانگی اصطلاح Pixel Shifting نا آشنا نیست. حال آنکه Pixel Shifter دقیقا چیست و این فنآوری در میان ویدیوپروژکتور های خانگی چه جایگاهی دارد موضوعی است که در این مطلب به آن می پردازیم.
به صورت کلی 3 فرمت پروژکتور با رزولوشن 4k در مارکت تصویر وجود دارد. Native 4k و True 4k و Pixel Shifter 4K .
نوع اول Native 4K است . که فقط ویدیو پروژکتور های های اند و بسیار گران قیمت به صورت Native هستند. در این فنآوری سیگنال های 4K از زمان ورود، پردازش 4K دارند و تصویر سازی به صورت 4K انجام می شود و نمایش تصویر هم کاملا به صورت4K می باشد. در انواع Native 4K از تکنولوژی های DLP, LCD و لیزر پروژکتور استفاده می شود.
(تراشه های DLP توسط کمپانی Texas Instruments تولید می شود)
لیزر پروژکتورها از فناوری LCD استفاده می کنند, با این تفاوت که از نور لیزر به جای لامپ خلأ برای تامین نور استفاده می شود.
در این نوع پروژکتور رزولوشن دقیقا همان رزولوشنی است که روی پرده سینما نمایش داده می شود. 4K سینمایی واقعی با 4096 خط عمودی و 2160 خط افقی. پروژکتور معروف سونی مدل VPLPW285ES و پروژکتور بی نظیر JVC مدل RS2000 از نوع Native هستند.
نوع دوم True 4K یا 4k حقیقی است. که در آن از رزولوشن استاندارد نمایشگر های تلویزیونی استفاده می شود. یعنی 2160 خط افقی در 3840 خط عمودی. در این نوع هم پردازش و نمایش تصویر به صورت 4K حقیقی است.
نوع سوم pixel shift 4k است. در واقع این فرمت، فرمتی است که برای دوربین های عکاسی دی اس ال آر استفاده می شود. که طی آن اگر دوربینی 10 مگا پیکسل دقت تصویر دارد با کپی گرفتن از یک تصویر و ساختن تصویر دیگری هم فاز با تصویر اصلی و قرار دادن این دو تصویر بر روی یکدیگر رزولوشن تصویر را به دو برابر افزایش می دهند. این کار باعث می شود که شما با یک تراشه، یک چیپ و یک آیینه ارزان قیمت بتوانید یک رزولوشن دو برابری داشته باشید.
پروژکتور های 4k که به صورت Pixel Shift تصویر 4K ایجاد می کنند، در اصل این نوع از ویدئو پروژکتورها از پردازشگر های Full HD استفاده می کنند. یعنی همان رزولوشن 1920 در 1080. زمانی هم که به این پروژکتورها سیگنال 4K داده می شود پروژکتور تصویر را به صورت Full HD پردازش می کند.اما در پروسسور این دستگاه همزمان از تصویر اصلی یک نسخه ی دیگر و هم فاز با تصویر اصلی ساخته می شود که در هر چرخه زمانی که یک فریم نمایش داده می شود . دو تصویر کامل Full HD داریم و این دو تصویر روی یکدیگر قرار می گیرند. و چون هم فاز هستند و این پروسه بسیار سریع انجام می شود چشم قادر به تشخیص آن نیست و در نهایت یک تصویر 4K غیر واقعی نمایش داده می شود.
تعداد پیکسل ها در تصویر نهایی این پروژکتورها 4 میلیون و 400 هزار پیکسل و شامل دو تصویر Full HD که هر کدام 2 میلیون و 200 هزار پیکسل است. در صورتی که در پروژکتورهای 4K واقعی تصویر دقیقا شامل 8847360 میلیون پیکسل است .
اما اینکه مزایا و معایب پروژکتورهای pixel shift 4k چیست؟
این پروژکتور ها نسبت به انواع Native و True 4K ارزانتر هستند. همچنین نسبت به پروژکتورهای Full HD رنگ های دقیق تر و گرم تری را به مخاطب ارایه می دهند. و مقداری هم در وضوح تصویر شما کیفیت و جزییات بهتر و بیشتری را می توانید مشاهده کنید.
نکته منفی این پروژکتورها این است که اگر شما یک سیگنال 4K به آن بدهید، رزولوشن و دقت رنگی که باید را در تصویر ندارید.و از همه مهم تر اینکه این ویدیو پروژکتورها HDR واقعی را نمی توانند ایجاد کنند در حقیقت نه Dolby vision و نه HDR آنها به صورت واقعی نیست. پس در نتیجه شما روی این پروژکتور تصویر HDR واقعی هم ندارید و یک تصویر Full HD که Upscal شده به شما ارایه می شود.
نکته دیگر اینکه این نوع ویدیو پروژکتور امکان نمایش تصاویر 3D 4K را هم ندارد. تصاویر سه بعدی بروی پروژکتورهای Pixel shifter به صورت فول اچی دی نمایش داده می شود.
ویدئو پروژکتورهای Pixel shift 4K مناسب کسانی است که سورس تصویر Full HD یا HD دارند و می خواهند تصویری با رنگ های دقیق تر ، گرم تر و شفاف تر داشته باشند. ولی اصلا مناسب مصرف کننده ای که سورس 4K HDR حقیقی دارد نیست.
نهایتا اینکه پروژکتورهای Pixel Shifter مناسب ویدیو فایل ها و کسانی که می خواهند تصویر سینمای 4K حقیقی داشته باشند نیست!
YAMAHA RX-A2A
Yamaha RX-V6A
یاماها یکی از سه ضلع مثلث ساخت آمپلی فایرهای سینمایی در دنیا بود. اما متاسفانه با توجه به سیاست هایی که یاماها در پیش گرفته شاید دیگر نتوانیم بگوییم که هست!
یاماها همیشه در کنار دنون، مرنتز و اونکیو جزء بهترین ها بوده و شاید هنوز هم هست ولی در حال حاضر قضاوت آن بسیار مشکل است.
از سال 2020 سیاست های کاری یاماها تغییر پیدا کرد و یک مقدار به سمت تجاری سازی رفت. البته قبلا هم یاماها تجاری سازی می کرد اما ظاهرا مسایل اقتصادی و در کل وضعیت مارکت جهانی آنقدر به کمپانی فشار وارد کرده است که حتی از کیفیت محصولاتش هم کم کرده است.
همیشه سری آوانتاژ در تولیدات یاماها جزء بهترین ها بوده است و تقریبا ده سال هم هست که یاماها هیچ تغییری در پلتفرم اصلی آمپلی فایرهایش نداده است. فقط با فرمت های جدید آنها را به روز کرده است.
در محصولات جدید ما شاهد این هستیم که یاماها پلتفرم محصولاتش را تغییر داده است و این به آن خاطر است که در محصولات جدید از متریال ارزان قیمت تری استفاده کرده است. یاماها نسل جدید را با دو مدل RX-A2A و RX-V6A با ظاهر جدید معرفی کرد. که انتقاد های بسیاری را برایش در پی داشت. مثلا استفاده از پلاستیک براق در پنل جلو که جزء ارزان قیمت ترین نوع متریال به حساب می آید.
منتظر بودیم تا ببینیم یاماها در سری آوانتاژ چه می کند. چند هفته ی هست که در ایران و تقریبا چند ماهی که در مارکت جهانی اولین مدل آوانتاژ جدید معرفی شده است. مدل RX-A2A که ابتدایی ترین مدل از سری جدید آوانتاژ است.
این مدل همان طراحی سری RX-V6A را دارد و فقط پنل آن فلت شده است. بدنه آن از پلاستیک است و روی آمپلی فایر هم با یک پنل پلاستیکی پوشانده شده است که باعث شده این دستگاه یک ظاهر خیلی چیپ داشته باشد و حس بدی را به مخاطب های قدیمی یاماها منتقل کند.
یاماها در این مدل دقیقا از متریال مشابه سری RX-V6A استفاده کرده است. وقتی مشخصات روی سایت را مطالعه می کنیم می بینیم که به هیچ وجه درج نشده که در این دستگاه از چه پروسسوری استفاده شده است. در صورتی که یاماها همیشه در سری آوانتاژ مدل و شماره پروسسور را مشخص می کرد که در این سری اصلا به آن اشاره نشده است.
در بررسی های برابری که از این دستگاه در نت منتشر شده آمده است که آوانتاژ RX-A2A دقیقا با RX-V6A منطبق است. این دو دستگاه هیچ تفاوتی در ترانسفورمرز و ترانزیستورهای قدرت ندارند. فقط ظرفیت خازن های مدل RX-V6A نسبت به RX-A2A از 8700 میکروفاراد به 10000 میکروفاراد افزایش پیدا کرده است. در آوانتاژ A2A از همان متریال سری V6A استفاده شده است. ورودی و خروجی های پشت آمپلی فایر از ارزان قیمت ترین نوع متریال است. حد اقل انتظار می رفت که برای پست های خروجی بلند گو از متریال بهتری استفاده شود ولی یاماها دقیقا از همان نوعی که در سری ابتدایی استفاده شده ، استفاده کرده است. همین طور تمام مدارات داخلی دو دستگاه کاملا مشابه یکدیگر است.در ادامه مطلب تصاویر این ساید از آوانتاژ RX-A2A و RX-V6A قرار داده ام که شما می توانید خودتان ببینید و مقایسه کنید که حتی تعداد ورودی و خروجی ها و شماره ترانزیستور دو دستگاه نیز یکی هست.
و تنها تقاوت این هست که یاماها سری آوانتاژ را با 3 سال گارانتی عرضه می کند و پول بیشتری از شما می گیرد و سری RX-V6A را با 1 سال گارانتی عرضه می کند و در اصل هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.
الان نمی توانم نظری راجع به صدای این آمپلی فایر بدهم چون هنوز صدایش را نشنیده ام. اما چیزی که مشهود است این است که یاماها تا جایی که توانسته است در ساخت این آمپلی فایر کم کاری کرده است و از کیفیت این محصول زده است.
نکته دیگری که مهم و قابل ذکر است این است که قشر هدف در تولید این دو مدل آمپلی فایر گیمر ها هستند. چون در تبلیغات این محصول 4K با 120 فریم تبلیغ می شود. همانطور که می دانیم فیلم 120 فریم نداریم و در حال حاضر فقط ویدیو گیم ها هستند که روی نسل جدید کنسول های X-BOX و PS5 دارند به صورت 120 فریم عرضه می شوند و این نشان می دهد که بازار هدف این محصول گیمر ها هستند نه ویدیو فایل ها و نه کسانی که علاقمند به سیستم های سینمای خانگی هستند. یاماها خوب می داند که با این طراحی و کیفیت ویدیو فایل ها به دنبال خرید این دستگاه نمی روند، پس گیمر ها را بازار هدف خود قرار داده است.
حالا باید منتظر بمانیم تا ببینیم یاماها برای رده های بالاتر سری آوانتاژ چه می کند. آیا به کیفیت و جایگاه قبل بازمی گردد یا خیر؟!
بین سالهای 2002 تا 2004 فرمت DVD در سیستم های نمایش خانگی جا افتاده بود و مردم دی وی دی پلیرها را جایگزین فرمت های نمایش خانگی قبلی کرده بودند.
تا قبل از رواج فرمت دی وی دی هم سینمای خانگی وجود داشت اما رواج زیادی نداشت؛ سینماهای خانگی با فرمت دالبی پرولاجیک آنالوگ و سورس تصویر ال دی، "لیزر دیسک" و دیجیتال وی اچ اس بودند.
ایراد سینماهای خانگی تا قبل از دی وی دی این بود که این تجهیزات بسیار گران، بزرگ و جاگیر بودند و هر کسی فضا و امکانات این را نداشت که این سیستم ها را نصب و استفاده کند.
همزمان با رواج استفاده از دی وی دی سیستم های سینمای خانگی تجاری هم در دستور کار اصلی کمپانی های بزرگ از جمله سونی، پاناسونیک، سامسونگ، ال جی، جی وی سی و... قرار گرفت. سیستم های سینمای خانگی متشکل بودند از یک دی وی دی پلیر همراه با آمپلی فایر داخل خودش، بلند گو های ستلایت کوچک و ساب ووفر های کامپکت کوچک؛ که بسته به نوع و قیمت سینماهای خانگی دستگاه هایی هم بودند که آمپلی فایر و دی وی دی پلیر جدا داشتند که قدرت بالاتر و کیفیت صوتی بهتری را اجرا می کردند.
این سیستم ها کم کم وارد مارکت صدا و تصویر شد و مورد استقبال زیادی قرار گرفت. مردم می توانستند صدای سینمایی را تجربه کنند و مقداری هم جنبه زیبایی و لوکس پیدا کرد و طرفداران زیادی در کل دنیا از جمله ایران داشت.
ولی مشکلی که این پکیج های سینمای خانگی داشتند جاگیر بودن و سیم کشی های زیاد و دشوار برای برای نصب کل سیستم بلاخص بلندگو های ساراند بود. و در کل نصب و ستاپ یک دستگاه سینمای خانگی برای افراد آماتور بسیار مشکل بود. ولی با این حال همچنان این سیستم ها طرفداران زیادی داشتند.
در سال 2007 کمپانی یاماها که در سه بخش موتور سیکلت، سازهای موسیقی و تجهیزات صدا و تصویر فعالیت می کند و در هر سه بخش جزء برند های مطرح و خوب هست، یک پدیده جدید به نام ساندبار را معرفی کرد. که یک مستطیل کشیده پلاستیکی بود که تعداد زیادی بلند گو های کوچک در آن قرار می گرفت. که در انواع پیشرفته تر شامل یک ساب ووفر هم می شد که در بعضی مدل ها این ساب ووفر داخلی بود.
ادعای یاماها این بود که می تواند صدای 5.1 کانال مجازی ایجاد کند. اما ساندبار های یاماها زیاد مورد استقبال قرار نگرفت, به این دلیل که بزرگ، سنگین و گران بودند. جالب اینکه علی رغم این نکات منفی این ساندبار در ایران به فروش می رفت! چون صرفا به عنوان یک وسیله لوکس خریداری می شد و استفاده ای هم نمی توانستند داشته باشند، جز یک خرید احمقانه!!
نکته مهم و قابل توجه در این جا این هست که این یاماها نبود که برای اولین بار ساندبار را معرفی کرد، بلکه در سال 1998 کمپانی پایونیر اولین ساندبار با نام تجاری HTV - 1 معرفی کرد. اما اسم آن ساندبار نبود، یک یونیت پهن بود که طراحی شده بود برای قرار گرفتن بر روی تلویزیون های CRT و پروژکشن هایی که عرض و عمق زیادی داشتند. این یونیت روی این تلویزیون ها قرار می گرفت و یک ساب ووفر هم داشت. ( شاید برایتان جالب باشد که بدانید اولین تلویزیون پروژکشن نیز توسط پایونیر ساخته شده است).
Pioneer HTV - 1
این دستگاه به صورت آنالوگ کار می کرد، دو کانال ورودی صدای آنالوگ داشت و صدا به صورت تقویت شده پخش می شد. و اینگونه بود که فلسفه ساندبار برای اولین بار توسط پایونیر طراحی، ساخته و ارايه شد.
دستگاه پایونیر به علت حجیم، سنگین و گران بودن تولید محدود داشت و آنچنان دیده نشد و این یاماها بود که برای اولین بار به صورت تجاری ساندبار را وارد مارکت صدا و تصویر کرد.
بعد از آن کمپانی های دیگر هم شروع به ساخت ساندبار کردند و اوج آن با برند های کره ای سامسونگ و ال جی بود که بخش عمده ای از بازار را در دست گرفتند. این دستگاه ها ساده و سبک بودند، نصب ساده ای داشتند و همچنین به زیبایی و لوکس بودن کنسول تلویزیون و یا هر جای دیگری که تلویزیون قرار می گرفت حتی روی دیوار کمک می کردند. ساندبار ها رفته رفته پیشرفته تر شدند و امکاناتی همچون بلوتوث، وای فای و ورودی های مختلف اچ دی ام آی و اپتیکال به آنها اضافه شد .
بعد از آنکه فرمتی با عنوان دالبی اتموس وارد بازار شد کمپانی ال جی برای اولین بار ساندباری تولید کرد که به غیر از بلند گو هایی که جلو هستند دو بلندگوی انعکاسی هم روی ساندبار نصب می شد و ادعا کرد که ما صدای دالبی اتموس تولید می کنیم! بلندگوهای کوچکی که بروی یونیت اصلی کار گذاشته شده است افکت های صدا را به سمت سقف پرتاب و پس از برخورد به سقف به سمت پایین برمی گردد و به گوش شنونده می رسد. یک پیکر بندی جعلی برای تولید یک صدای جعلی و غیر واقعی!
که در واقع این ادعا کاملا جعلی و بی اساس است. کاری که این مدل ساندبارها انجام می دهند این است که یک حباب صدا در اطراف شنونده ایجاد می کنند، صداهایی که جهت خاصی ندارند و فقط به صورت پر حجم و تقویت شده به گوش شنونده می رسند و شنونده آماتور فکر می کند که با یک دستگاه سینمای خانگی کامل و حرفه ای روبرو است!
چند سالی هم هست که یک سری از برند هایی که اصلا کار آنها تولید تجهیزات صوتی به شکل سینمای خانگی نیست مثل سنهایزر (برند فوق العاده مطرح در زمینه تولید هدفون) ساندبارهای بسیار لوکس و گرانقیمتی تولید کرده اند که در تهران هم فروخته می شوند و ادعا می کنند که صدای دالبی اتموس، 5.1 و 7.1 کانال را با یک یونیت بزرگ غول پیکر که حتی ساب ووفر هم ندارد برای شما بازسازی می کنیم! که این ادعا کاملا بی اساس است و دوستانی که این صدا را تجربه کرده اند می دانند که چه صدای مضحک و احمقانه ای در برابر هزینه گزافی که در بر دارد به شنونده تحویل می دهد. با همین هزینه می توان یک سینمای خانگی واقعی در رنج میانه قیمت ها داشت.
در حال حاضر به نظر می رسد که در زمینه ساندبارها بازار مکاره ای به راه افتاده است. کمپانی های مختلف به شکل های مختلف، محصولاتی تولید می کنند و مردم عادی که می خواهند یک دستگاه کامل و لوکس داشته باشند هزینه های گزافی بابت آن می پردازند. برای دستگاه هایی که چیزی بیش از یک بلندگوی بلوتوثی نیستند! و حتی ربط دادن صدای این دستگاه ها به صدای سینمای خانگی توهین آمیز به نظر می رسد!!
با داشتن کمی تجربه شنیداری متوجه می شوید که داستان فروش این ساندبارها همان داستان فروش روغن مار است...
فلسفه ساخت و تولید ساندبارها خیلی خوب بود، لذت دیدن یک مسابقه فوتبال یا تماشای یک فیلم را برای شما دو چندان می کند. صدای تلویزیون را برای شنونده رساتر می کند و در کل صدای با کیفیت تر و قشنگ تری به شنونده ارایه میدهد. اما این صدا هیچ ربطی به صدای سینمایی ندارد.
هیچ ساندباری صدای سینمایی تولید نمی کند و صرفا صدای محتوای نمایش تلویزیونی را تقویت می کند و برنامه ای که مخاطب در حال تماشای آن است را جذاب تر می کند، یا می تواند به عنوان یک دستگاه اسپیکر بلوتوثی موزیک پخش کند و مهمانی های شما را گرم تر کند.
البته قابل ذکر است که در سال های اخیر کمپانی سامسونگ دو بلندگوی ساراند وای فای را به محصول خود اضافه کرده است که تقریبا توانسته است یک صدای 5.1 کانال نسبتا واقعی را به شنونده ارایه دهد.
ولی هیچ وقت به هیچ وجه این دستگاه ها قادر به تولید صدایی حتی نزدیک به صدای دالبی اتموس هم نیستند! (دوستان سعی کنند دالبی اتموس واقعی را هر جا که می توانند حتما تجربه کنند تا متوجه این تفاوت ها بشوند).
خرید ساندبارهای برندهای لوکس و بسیار گرانقیمت مانند سنهایزر و... که تنها با ایجاد یک صدای DSP محیطی و تحت تأثیر فراوان قرار دادن شنونده سعی در ایجاد یک صدای غیر واقعی و جعلی با عنوان های دهان پر کنی مانند دالبی اتموس، دی تی اس ایکس، 7.1 کانال و غیره سعی در فریب مشتری دارند را توصیه نمی کنم.
در نهایت اینکه ساندبارها دستگاه های خوبی هستند و لازمه زندگی امروزی ، اما در رنج قیمتی معقول آن.