Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
20 شهریور 1386 تا 20 شهریور 1397 Home Theater Center
11 ساله شدیم...
امیدوارم بتوانم با مطالب آموزنده در صدا و تصویر بخش کوچکی از محبت های شما عزیزان را جبران کنم.
با تشکر: بهرنگ برزین
تا زمان انتشار این پست افراد کمی در دنیای صدا و تصویر صاحب UHD پلیر پایونیر LX500 هستند, خودم هم به احتمال زیاد این مدل یا برادر بزرگترش LX800 خواهم خرید, تا به امروز فقط یک بررسی درست و معتبر از این پلیر در یکی از سایت های معروف صدا و تصویر آلمانی ازش خوندم, که در ادامه بخش های ازش را براتون ترجمه می کنم.
با بررسی های که انجام دادیم, تصمیم گرفتیم نسخه 4K فیلم Kingsman را برای تست در این پلیر انتخاب کنیم. نمایشگری که انتخاب کردیم مدل برتر پاناسونیک سری FZW بود که از بهترین OLED های بازار بحساب میاد. فیلمی که انتخاب کریدم دارای صحنه های تاریک زیادی است که فقط یک پنل OLED کالیبره شده از پس نمایش رنگ ها و سایه های تصویر آن برمیاید.
در ابتدا باید بگم پلیر پایونیر -LX500 بسیار بیشتر از قیمتش می ارزه, و برای هر علاقمندی به سیستم های سینمای خانگی جذاب خواهد بود.
این دستگاه تصاویر 4K HDR را بسیار نرم و پایدار پخش می کند, تصاویر در نور کم نویز دیجیتال بسیار کمی دارد و جزئیات فوق العاده نمایش داده می شود, صحنه های شهر لندن که در فیلم نمایش داده می شود, بروی نمایشگر پاناسونیک بسیار واقعی تر از آنچه قبلا از این فیلم دیده بودیم مشاهده میشد, حتی میشد کمتریم انعکاس های نور را در تصویر دید که در تست های قبلی از این فیلم این انعکاس های ضعیف به این وضوح نمایش داده نشده بود. پلیر پایونیر دقیق ترین جزئیاتی که تا به حال از این فیلم دیده بودم را نمایش میداد, جزئیات پوست و سوژه ها به حدی دقیق و نرم دیده می شد که من را در لحظاتی از حال و هوای تست خارج می کرد و فقط غرق در جزئیات تصویر میشدم. پایونیر قوی ترین پلیر با قیمت متوسط است که قدرت نمایش چنین جزدیات دقیقی را از تصویر را دارد.
برای تست نسخه استاندارد بلوری فیلم Skyfall را انتخاب کردیم:
در ابتدای شروع فیلم در شهر استانبول با تصویری که نزدیک به نسخه ی 4K است مواجه شدیم و به این باور رسیدیم که پایونیر LX500 تصاویر فول اچ دی را با کمی تفاوت در جزئیات بسیار نزدیک به 4K نمایش می دهد. در نسخه استاندارد بلوری "اسکای فال" پایونیر قدرت بی نظیر خود در نمایش جزئیات و کنتراست خیره کننده را به نمایش می گذارد, جزئیات بسیار دقیق است و بافت پوست هنرپیشه کاملا دقیق و در بالاترین کیفیت تمام اچ دی قرار دارد. وضوح و عمق رنگ عالیه و در صحنه های سریع فیلم پایونیر تصویر را همچنان نرم و روان پخش می کند.
کیفیت صوتی پایونیر بسیار قابل قبول و عالیست, صدا با وضوح کامل در سکانس های شلوغ شنیده می شود, قدرت و دینامیک صدا بسیار بالاست و کاملا حس یک پلیر شماره 1 را دارد. پایونیر LX500 در صدا هم مثل تصویر بی عیب و کاملا مطابق با سلیقه علاقمندان به سینمای خانگی کار می کند.
پایونیر LX500 نتیجه یک مهندسی عالی از یک برند عالیست, که با سازگاری با تمام فرمت های صدا و تصویر موجود در مارکت و با قیمتی نسبتاً ارزان بهترین UHD پلیر در کلاس خودش بحساب میاد و ما پایونیر را برای این مهندسی بی عیب و نقص ستایش می کنیم.
اونکیو TX-L20D ارزان قیمت ترین و پایین ترین مدل از مجموعه آمپلی فایرهای A/V این کمپانی ژاپنی است. من این آمپلی فایر هدیه گرفتم, و فقط بخاطر سفید بودن رنگش (خیلی وقته چشمم دنبال کامپوننت های سفید بود) بازش کردم. یه دلیل دیگه هم این بود که یک جفت بوک شلف دالی ZENSOR 1 دارم, ای کاش اینم سفید بود! چقدر این سری ZENSOR دالی طراحی زشتی داره! پنل جلوشو انگار با اسپری رنگ کردن, اما به همون اندازه که زشته خوب صدا میده, تیوتر فول رنج عالی همراه با ووفر با کیفیت با سبد محکم و باس عمیق, شاخص این بلندگوی ارزون قیمت (البته در خارج از ایران) هست. ترکیب اونکیو TX-L20D با دالی ZENSOR 1 یک ست دوست داشتنی برای اتاق خواب من شده.
اونکیو TX-L20D در واقع یک آمپلی فایر سینمایی 2.1 کانال هست, و مثل هر آمپلی فایر سینمایی امروزی دیکدر صدای Dolby TrueHD و DTS-HD Master Audio داره, و همچنین از طریق 4 ورودی HDMI از تصویر 4K HDCP 2.2 و فضای رنگ 4:4:4 پشتیبانی می کند. منوی گرافیکی و اپلیکیشن استاندارد اونکیو داره, دک DSD داره و تمام امکانات آمپلی فایرهای رده بالای امروزی شامل میشه. یه پروسسور CIRRUS 32-bit هم روش هست, که خوب آنچنان نمیشه ازش صحبت کرد, هر تولید کننده ای بخواد یک محصول ارزون قیمت همه کاره بسازه طبیعی از CIRRUS استفاده میکنه. کارشو در این مدل اونکیو خوب انجام میده, خیلی قرار نیست قدرت و کیفیت در این مدل داشته باشم که نیاز به پردازشگر دقیق و سریع تری باشه. اصلا تاخیر و کندی نداره, سریع کار پردازش انجام میده و صدا هم به اندازه ای که باید برای کاربری که روی تخت دراز کشیده و مطالعه میکنه خوب باشه هست.
طراحی ظاهریش مثل تمام تولیدات اونکیو مینیمال و کمی کلاسیک، اگر رنگ سفیدشو پیدا کنید واقعاً جذابه و برای دکورهای فانتزی فوق العاده ست.
صدای اونکیو TX-L20D با بلندگوی دالی راضی کننده ست, صدا اصلا تیز نیست و گستره دینامیکی خوبی تا فاصله 2.5 متری داره, میشه یک دستگاه ساب ووفر 6 اینچی به این سیستم اضافه کرد, تا برای موسیقی های کلاسیک دامنه گسترده تری از سازهای سنگین پوشش بده, اما بدون ساب ووفر هم صداش بد نیست, یکم لازمه گستره باس تا مثبت 4 بالا برد, و شاید تریبل تا مثبت 1 بد نباشه بالا ببریم. در کل زیاد نمیشه در مورد این نوع محصولات از ادبیات های فای استفاده کرد. میشه گفت ترکیبی از مد روز و صدای راضی کننده برای رنج قیمتی خودش است.
اگر آپارتمان خیلی کوچیکی دارید, و یا مثل من اتاق خوابتون براتون مهم هست, و دنبال یک تقویت کننده 2.1 همه کاره برای منابع صدا و تصویر روزمره هستید, که از تصاویر 4K هم پشتیبانی و هر نوع فایل صوتی براتون رمزگشایی و اجرا کنه بلوتوث داشته باشه و از طریق سرور به تمام منابع صوتی فضای ابری دسترسی داشته باشید و کلا یه کوچولوی همه کاره براتون باشه اونکیو TX-L20D اتتخاب مناسب و مورد تاییدی است.
مجموعه AMC بزرگترین و پیشرفته ترین سالن های سینمای را در سراسر جهان در اختیار دارد, یک کمپانی آمریکایی که در سال های اخیر در اروپا و حتی آسیا سالن های بسیار پیشرفته با آخرین فناوری روز صدا و تصویر طراحی و ساخته است. AMC تنها از تکنولوژی کمپانی Dolby در سالن های خود استفاده می کند. آخرین و جدید ترین سالن های مجموعه AMC سالن های Dolby Cinema است, دالبی سینمارو با سینمای دالبی اشتباه نگیرید! سالن های Dolby Cinema به این معنی است که این سالن مجهز به Dolby Atmos و Dolby Vision و همچنین طراحی آکوستیکی با استاندارد کمپانی دالبی است. چیزی شبیه به سالن های IMAX که در طراحی سالن و سیستم صدا و تصویر کاملا اورجینال هستن, سالن های دالبی سینما هم کاملا یکپارچه و توسط دالبی طراحی و کالیبره می شود. سالن های دالبی سینمارو نمیشه از لحاظ کیفیت صدا و تصویر با سالن های MAX مقایسه کرد.
خوشبختانه در چند وقت اخیر موفق شدم چند فیلم رفرنس در صدا و تصویر همزمان در سالن های IMAX و Dolby Cinema تست و با هم مقایسه کنم, و بیشتر با تفاوت های صدا و تصویر در این دو فرمت سینمایی فوق العاده مدرن آشنا بشم, فیلم های مثل Avengers: Infinity War , Rampage و Tomb Raider هر سه فیلم تجربه ی فوق العاده ای در صدا و تصویر برای من داشتند. (خدارو شکر می کنم برای امکاناتی که در اختیار دارم)
به همان اندازه که در لحظه ورود به سالن IMAX از عظمت پرده شگفت زده می شوید, در ورود به سالن Dolby Cinema از زیبای و شکل طراحی این سالن ها شگفت زده خواهید شد! نور پردازی, طراحی سالن, کیفیت صندلی ها و... همگی در اوج زیبای و شکوه ساخته شده اند و به واقع که سالن های دالبی سینما های اند است.
صندلی های سالن های دالبی سینما چرمی با امکان تنظیم پشتی صندلی, جای پا و ماساژور کمر هستند, سالن کاملا وکیوم شده است, از لحظه ورود به سالن احساس می کنید در اتاق ساکت یک استودیو ضبط قرار گرفتید, که صدای نفس های خودتو هم می شنوید, کوچکترین صدای که تماشاگران ایجاد می کنن به راحتی شنیده می شود, به همین دلیل در سالن های Dolby Cinema amc به هیچ عنوان اجازه بردن هیچ گونه خوراکی حتی "پاپ کورن" هم ندارید, فقط به دلیل آکوستیک و سکوتی که در سالن است.
نسبت تصویر در دالبی سینما مثل پرده های استاندارد 2.40:1 است, در صورتی که در فرمت IMAX نسبت تصویر 1.9:1 است, و این یعنی بروی پرده IMAX تصویر 26 درصد کامل تر از دالبی سینما نمایش داده می شود. اما شاید این تنها برتری فرمت IMAX بر دالبی سینما باشد.
در دالبی سینما هم مثل IMAX with Laser از دو لیزر پروژکتور 4K برای نمایش تصویر استفاده می شود, که در نتیجه بروی پرده تصویری با وضوح 8K نمایش داده می شود. اگر کنتراست تصویر بهترین و گرون قیمت ترین ویدئو پروژکتورهای خانگی را در بالاترین مدل 200,000:1 داشته باشیم (در بهترین مدل) کنتراست تصویر بروی پرده Dolby Cinema عددی برابر با 1,000,000:1 است, که فقط اگر علاقمند به ویدئو پروژکتور باشید, معنی و بزرگی این عدد را برای کنتراست تصویر درک خواهید کرد.
رزولوشن 8K خارق العاده ست, واقعاً تجربه ای که فقط باید تجربش کرد... گستره داینامیکی و عمق رنگ سیاه بروی پرده دالبی سینما به واقع یک گراند رفرنس حقیقی است, سیاه جوهری عمیق تر از نمایشگرهای OLED بروی پرده ای عریض می بینید که خیره کننندست, تجربه ای بی نهایت از کنتراست و عمق رنگ های درخشان که بسیار عمیق تر از آن چیزی است که در این لحظه بهش فکر می کنید.
صدا در سالن های دالبی سینما Dolby Atmos است, اما نه دالبی ادموس 7.1.4 که ما در خانه داریم, به قول مهندس سالن AMC شهر هامبورگ صدای دالبی ادموس 7.1.4 برای ما صدای سنتی بحساب میاد, صدای دالبی ادموس در سالن های دالبی سینما به صورت 32.2 کانال با 128 اسپیکر پخش می شود, سالن های دالبی سینما از سه کانال مرکز استفاده می کنند, درست مثل سیستم صدای SDDS سونی, سه کانال مرکز و دو کانال اصلی چپ و راست و 10 عدد ساب ووفر 18 اینچی کانال های پشت پرده را تشکیل میدن, و دیگر کانال ها شامل ساراندهای کناری, پشت سالن و همچنین کانال های سقفی هستند, هر کدوم از کانال های ساراند در دالبی سینما مجزا است, و هیچ گونه یکپارچگی در ساراندها وجود ندارد, افکت ها می توانند از یک کانال ساراند در یک لاین به کانال کناری منتقل بشن, این یعنی داشتن صدای کانالیزه به معنای واقعی, کانال های سقفی هم مجزا هستن و هر بلندگو می تواند افکت مربوط به خود را اجرا کند, این سیستم صدا گذاری پیچیده تجربه منحصر به فرد و بی نظیری را برای تماشاگران علاقمند به صدا و تصویر ایجاد می کند.
در سالن های دالبی سینما چهار یونیت ساب ووفر که هر کدام شامل دو ووفر 18 اینچی می شود را بروی سقف داریم, و 10 ساب ووفر 18 اینچی پشت پرده و در مرکز پرده نمایش. بی شک و بی شک تجربه صدای کانال LFE در سالن های دالبی سینما یک تجربه ی کاملا متفاوت و جدید حتی برای دوستانی هست که تجربه ی IMAX دارن, فشار صوتی که از ساب ووفرهای روی سقف به تماشاگران وارد می شود, قلب بیننده از سینه بیرون می کشد, دقت و DSP صدای فرکانس پایین به دقت سالن های IMAX است, و به هیچ عنوان نمیشه محل و منطقه ی انتشار صدارو تشخیص داد, همان احساسی که در IMAX دارید با یک فشار صوتی سنگین از سقف ترکیب کنید! (باید تجربه کنید تا متوجه بشید) در سالن های استاندارد فرکانس ناحیه باس نهایت تا 45 هرتز و در سالن های THX تا 40 هرتز پایین میاد, در حالی که در IMAX و دالبی سینما ما فرکانس پاینی تا 23 هرتز داریم, با این تفاوت که در دالبی سینما فشار صوتی بیشتری از IMAX را تجربه می کنیم.
در سالن های دالبی سینما از نسل جدیدی بلندگوهای سینمای استفاده می شود, بلندگوهای که دیگه از هورن برای پخش فرکانس های بالا استفاده نمی کند, و به جای هورن از تیوتر های "نواری" به تعداد بیشتر استفاده شده است. در تصاویر ابتدای مطلب نوارهای قرمز رنگ بروی دیوار و سقف همگی بلندگوهای ساراند هستن, ملاحظه می کنید شکل و ظاهر این بلندگوها با آنچه در سالن های استاندارد استفاده می شود کاملا متفاوت است. دلیل عدم استفاده از هورن های کلاسیک برمیگرده به تعداد زیاد بلندگوها و زاویه باز انتشار موج توسط هورن ها, از طرف دیگه برای کانال های سقفی سالن نمیشه از هورن استفاده کرد, چرا که باید افکت های سقفی کاملا مستقیم و با زاویه بسته منتشر بشن, و اگر از هورن در ساراندها استفاده بشه, به دلیل تعداد کانال ها ساراند یک لایه ماسکه کننده صدا بین کانال های ساراند دیوار و سقف ایجاد می شود و چند مورد دیگر که الان نمیخوام آلمانی بازی دربیارم و دو ساعت هر چیز کوچیکی توضیح بدم!
برند IMAX برای رقابت با دالبی سینما دست به تغییراتی اساسی زده است, اولین آن استفاده از دوربین های کمپانی ARRI است, دوربین ALEXA 65 اولین دوربین دیجیتال این برند با استاندارد IMAX است, که برای اولین بار در دو قسمت آخر از "Captain America" مورد استفاده قرار گرفت.
IMAX برای سیستم صدا هم تغییرات اساسی را در نظر دارد, به زودی تمام سالن های IMAX به سیستم صدای 11.1 کانال مجهز خواهند شد, و همچنین فیلم های که برای نمایش در سالن IMAX آماده سازی می شوند, با صدای 11.1 کانال صداگذاری خواهند شد, (هنوز کمپانی IMAX مشخص نکرده در فرمت جدید صوتی مثل گذشته از فناوری اختصاصی خود استفاده خواهد کرد, یا از دیگر برندهای شناخته شده مثل دالبی, dts یا Auro کمک خواهد گرفت) به هر حال تغییراتی که برای حفظ جایگاه اول و رفرنس بودن سالن های IMAX بسیار لازم است.
دنیای صدا و تصویر هر سال در حال تغییر است, و ما علاقمندان به صدا و تصویر باید برای تجربیات جدید هزینه و برنامه ریزی کنیم, نمیشه پای کامپیوتر نشست و با خوندن مطالب من و امثال من IMAX یا Dolby Cinema تجربه کرد! میدونم با شرایط اقتصادی حاظر سفر به خارج از کشور بسیار سخت است, اما باید از بعضی از سرگرمی ها و شاید بسیاری از خواسته هاتون در طول سال بزنید, تا آنچه من در این سایت می نویسم خودتون تجربه کنید, (اگر واقعاً عاشق صدا و تصویر هستید) بیش از ده ساله که یادتون دادم آدم هارو برای خودتون در هیچ زمینه ای رفرنس نکنید, و فقط مسیر و خط از من و امثال من بگیرید, و خودتون برید و صدا و تصویر تجربه کنید.
خوش باشید
موارد مرتبط:
از اولین ویدئو پلیر جهان در سال 1983 تا به امروز کمپانی پایونیر همواره از بهترین و در سالهای بهترین ویدئو پلیر ساز صنعت نمایش خانگی بوده و هست. پایونیر بعد از ساخت دو مدل درخشان "BDP-LX88 و BDP-LX58" مدتی بازار به رقبای مثل OPPO واگذار کرد! تا جای که حتی برندهای آشغالی مثل سامسونگ و ال جی بازار تجاری هارو در ساخت UHD پلیرها در دست گرفتند. برندهای بزرگی مثل پاناسونیک بعنوان یک ویدئو پلیر ساز خوب محصولاتی قابل قبولی را در بازار میانه قیمت ها وارد بازار کرد, و اخیرا هم مدل رفرنس "DP-UB9004" معرفی کرده, که اومده تا با اوپو 203 رقابت کنه! باید منتظر شد و دید آیا این مدل حرفی برای گفتن دارد, یا صرفاً یک UHD پلیر خوب از پاناسونیک بحساب میاد. سونی هم مثل همیشه در صنعت ویدئو پلیرسازها فعال است و محصولات نسبتاً با کیفیتی در مقایسه با سامسونگ و ال جی تولید می کند, اما همچنان مثل گذشته دارای ضعف های عجیب و غریبی در صدا و تصویر است!
در این دو سالی که در بازار UHD پلیرها منتظر برندهای مثل دنن و پایونیر بودیم, کمپانی پایونیر امروز و در فستیوال صدا و تصویر 2018 توکیو "OTOTEN" از دو محصول سری LX خود پرده برداری کرد, مدل UDP-LX800 و UDP-LX500 که البته در این فستیوال پایونیر فقط مدل UDP-LX500 را به نمایش گذاشت! و تنها به توضیحاتی در مورد مدل -LX800 اکتفاء کرد. این دو 4K پلیر پایونیر کاملا از پلتفرم موفق و قوی BDP-LX88 و BDP-LX58 استفاده کرده است, با این تفاوت که پلیرهای جدید پایونیر 4K بلوری پلیر هستند, استفاده از پلتفرم LX88 و LX58 بنظر من بسیار هوشمندانه و درست است, بی شک هر ویدئوفایلی که یکی از مدل های قبلی این پلتفرم داشته باشد, دوست خواهد داشت مدل جدید پایونیر را نیز بروی پلیر قبلی خود ست کند (از جمله خودم) پایونیر در مورد مشخصات فنی و حتی تاریخ عرضه این دو پلیر صحبتی نکرده است, تنها چیزی که مشخص شده است این که در ابتدا مدل UDP-LX500 وارد بازار جهانی خواهد شد! همین... باید منتظر ماند و دید UHD پلیرهای برند افسانه ی پایونیر باز هم می تواند یکی از اضلاع مثلث بهترین ویدئو پلیرها سازهای جهان باشد یا خیر.
موارد مرتبط:
دیوید ویلسون ۷۳ ساله پس از مبارزه طولانی با بیماری سرطان در روز ۲۹ می در منزل خود در ایالت یوتا از دنیا رفت، در حالی که خانواده و همسرش در کنارش بودند.
دو سال در کالج فنی آمریکن ریور درس خواند و سپس در سال ۱۹۶۴ به دانشگاه بریگام رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و لیسانس خود را در رشته شیمی و جانور شناسی دریافت کرد. وی با "شرل لی" در زمان تولید یکی از بلندگوهاش آشنا شد و پس از مدتی رفت و آمد پس از دو سال به صورت رسمی رابطه خود را آغاز کردند . در سال ۱۹۶۶ ازدواج کردند و بیش تر از ۵۰ سال باهم زندگی کردند و در تمام چالش های زندگی زناشویی و تجارت و موفقیت ها و سختی ها در کنار هم بودند.
منبع: wilson.audio