Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری

تحلیل ها

Wharfedale LINTON

Wharfedale برای جشن گرفتن هشتادوپنجمین سال فعالیت خود، مجموعه‌های LINTON که از تولیدات معروف گذشته این کمپانی انگلیسی بحساب میاد را با استفاده از مهندسی و مواد به روز بازتولید کرد. آخرین بلندگوی که به این مجموعه ملحق شده، لینتون جدید است.

لینتون اصلی در سال 1965 عرضه شد و این خط در تکرارهای مختلف تا پایان سال 1970 ادامه یافت. این یک مدل کلاسیک در زمان خود بود، و به عنوان یک بلندگوی Hi-Fi جدی اما نسبتاً مقرون به صرفه بین اودیوفایل ها از محبوبیت زیادی برخوردار بود.

لینتون جدید شباهت خانوادگی آشکاری با نسل قدیم خود دارد. این مدل نیز یک Standmount سه راهه است, که در مارکت امروزی تقریباً نادر است. دارای ابعاد مشابه با مدل کلاسیک لینتون با کابینتی با روکش چوب با ظاهری قدیمی ، اما استانداردهای ساخت کاملاً امروزی است.

Standmount به بلندگوهای بوک شلف با ابعاد نسبتاً بزرگ گفته می شود که بروی پایه قرار می گیرند.

لینتون با استفاده از یک درایور بیس بزرگ با مخروطی از جنس کولار 8 اینچی با بدنه ریخته‌گری شده بروی بافل عریض نصب شده است. در بالای ووفر این یک میدرنج 5 سانتی کولار قرار دارد که در محفظه آکوستیکی مجزا قرار دارد. در نهایت یک توییتر گنبدی پارچه‌ای 25 میلی‌متری با آهن‌ ربای فریت با شار مغناطیسی گسترده پخش فرکانس های بالا را برعهده دارد.

مدل کلاسیک لینتون در دهه های 1960 و 1970 به دلیل کیفیت صدای غنی و طبیعی شناخته شده بودند. مدل جدید این ویژگی ها را حفظ می کند اما عملکرد را در هر بخش ارتقا می دهد. صدای لینتون جدید عمیق تر و کاملاً با موزیک ها و میکس های امروزی سازگار شده است، میدرنج آن پویایی بیشتری دارد و ووکال را طبیعی تر پخش می کند. صدای توییتر نسل جدید دامنه گسترده تری از فرکانس های بالا را بدون فوروارد شدن و با ساند استیجی بزرگ تر از ابعاد واقعی بلندگو پخش می کند.

این صدایی است که می توانید در آن غوطه ور شوید و خودتان را در آن گم کنید, یک بلندگوی نوستالژیک از گذشته که به سطحی مناسب برای آینده ارتقا یافته است.

PQ EOTF چیست؟

PQ EOTF به کالیبراتور نشان می دهد نمایشگر در نمایش شدت و جزئیات روشنایی به چه میزان به سورس وفادار است.

این وقتی مهم می شود که با محتوای HDR سر و کار داریم, کالوریست (رنگ شناس) هر صحنه را با روشنایی مشخص کدگذاری می‌کند، به‌ عنوان مثال، اگر سوژه ای نورانی در صحنه‌ وجود داشته باشد که قرار است 1000 نیت روشن شود, نمایشگر باید آن را با شدت 1000 نیت نمایش دهد. با این حال، همه تلویزیون ها این کار را به خوبی انجام نمی دهند. PQ EOTF به ما نشان می دهد که یک نمایشگر چقدر این عملکرد را با دقت و نزدیک به سورس تصویر اجرا می کند.

در تست PQ EOTF سه سطح روشنایی تعریف می کنیم, 600 نیت,1000 نیت و 4000 نیت که نهایت روشنایی هایلایت ها در مراحل DI (اصلاح رنگ) می باشد. این کار را به این دلیل انجام می‌دهیم که نمایشگرهای مختلف به طور متفاوتی از محتوای روشن نمونه برداری می‌کنند، و شکل و وفاداری نمایش تصویر در نمایشگرهای مختلف متفاوت است.

در نمودار PQ EOTF ما یک خط چین هدف داریم که نمودار روشنایی در مسترینگ است, و دو خط آبی کمرنگ که محدوده 600 نیت و آبی پر رنگ که محدوده 1000 نیت را نمایش می دهند, هرچقدر خطوط رنگی با خط چین هدف بیشتر مطابقت داشته باشند, نمایشگر محتوا را دقیقاً همانطور که کالوریست تنظیم کرده است نمایش می دهد.

نمایشگرهای مختلف دارای حداکثر روشنایی متفاوتی هستند، هرچقدر خطوط رنگی مطابق با خط چین هدف باشد, نشان دهند دقت و توان نمایشگر در نمایش هالایت ها روشن و شدت روشنایی هست که کالوریست تنظیم کرده است.

هنگامی که خطوط رنگی زیر نقطه چین هدف قرار دارند، این بدان معناست که نمایشگر نمی تواند در آن شدت روشنایی جزئیات را آنگونه که کالوریست تنطیم کرده است نمایش دهد, این مورد رایج ترین ضعف نمایشگرهای ارزان و میانه قیمت بشمار می رود, که به علت کم بودن شدت روشنایی پنل نمایشگر و در مواردی ضعف پروسسور تصویر در تنظیم "Tone Mapping" می باشد.

پایین تر از نمودار خط چین هدف

اگر خطوط بالای خط نقطه چین باشند، به این معنی است که نمایشگر آن صحنه‌ها را روشن‌تر از آنچه باید نمایش می‌دهد, که باعث روشن شدن بیش از حد هایلایت ها و از دست رفتن جزئیات سوژه می شود.

بالاتر از نمودار خط چین هدف

در حال حاظر ایده ال ترین نمایشگر در محتوای HDR آنهای هستند که از 400 نیت تا مجدوده 1500 تا نهایت 2000 نیت می توانند خط چین هدف را دنبال کنند, این نوع از نمایشگرها در محتوای HDR و دالبی ویژن دقیق ترین و روشن ترین تصاویر را نمایش می هند.

 ایده ال و نزدیک به نمودار خط چین هدف

 عملکرد PQ EOTF یک عامل بسیار مهم در دقت کلی یک نمایشگر در نمایش تصاویر HDR است. دقت PQ EOTF کاملاً توسط پروسسور تصویر کنترل می‌شود، و این یکی از مواردی است که حتی نمایشگرهای سطح بالا گاهی اوقات ضعیف عمل می کنند!

درک میزان دقیق نمایش سطوح روشنایی HDR توسط  پروسسور نمایشگر نشانگر واضحی از تجربه کلی تصاویر HDR در آن نمایشگر می باشد.

منابع مرتبط:

مراحل اصلاح رنگ فیلم

Tone Mapping چیست؟

+HDR10 و Dolby Vision

بررسی ساندبار Devialet Dione

 برند Devialet که در فارسی دویاله تلفظ می شود یک برند فرانسوی است که ادعای فعالیت 14 ساله در حوزه ی صدا را دارد و محصولات بسیار لوکس و گرانقیمت اعم از اسپیکر ، هدفون وایرلس و ساندبار را به بازار ارایه می دهد.

دویاله اخیرا یک مدل ساندبار به نام Dione را وارد بازار کرده است که این محصول وارد بازار ایران هم شده است. در این مطلب قصد دارم به بررسی این ساندبار لوکس و گرانقیمت بپردازم ؛ که آیا با توجه به ویژگی های دستگاه و کیفیت و صدایی که به شنونده ارایه می دهد ارزش خرید دارد یا خیر؟!

ابتدا جالب است بدانید که این دستگاه با این قیمت نجومی برای یک ساندبار، ساب ووفر جداگانه ندارد و حتی سازندگان این دستگاه یک ریموت کنترل ساده هم برای آن در نظر نگرفته اند. و شما برای انجام هر کاری باید از دکمه های تعبیه شده روی خود دستگاه استفاده کنید!!

فرانسوی ها کلا به طراحی مد شهرت دارند و به نظر می رسد که حتی در زمینه ی صدا هم فقط به ظاهر ، لوکس بودن و مد روز بودن دستگاه توجه کرده اند. و از آن جایی که یکی از نشانه های دنیای مد اندام است سازنده بهتر دیده شما حد اقل فعالیت راه رفتن بین محل نشستن تا دستگاه و بر عکس را انجام دهید که شاید اندک کمکی به تناسب اندام کاربر شنونده کرده باشد!

برای تست صدای موزیک و سینمایی از این منابع استفاده شده است :

موزیک راک متال "Nothing else matters"

موزیک پاپ "Your brown eyes"

فیلم " 13 ساعت سربازان بنغازی"

هر سه منبع در دو فرمت نرمال و مثلا دالبی اتموس ارایه شده توسط دستگاه تست شده اند.

در مورد صدای سینمایی در فرمت نرمال خبری از جزییات زیاد و وضوح صدا خصوصا در صدای دیالوگ ها نیست. فقط در همین حد است که شما در جریان داستان فیلم قرار بگیرید . نه هیچ چیز اضافه تری!

در فرمت دالبی اتموس صدا کمی لودتر و بلندتر و فقط در یک جهت ، در واقع به سمت شما پرتاب می شود تازه اگر در جای مورد نظر و مناسب برای شنیدن صدا نشسته باشید.

در مورد موزیک از نظر من این دستگاه در موزیک پاپ پرفورمنس بهتری نسبت به موزیک کلاسیک و راک_متال دارد. در موزیک راک جزییات موسیقی که شنیده می شود بسیار پایین است و صدا با ولوم بالا برای مدت کمی قابل تحمل است. و در فرمت دالبی اتموس در فرکانس های بالا دیگر شما صدای بیس ندارید و فقط یک صدای داب،داب از داخل دستگاه به گوش می رسد.

خوب است این را هم بدانید که این دستگاه هیچ کدام از فرمت های dts را پشتیبانی نمی کند.

و در پاسخ به سوالی که در ابتدای بررسی مطرح کردم که "آیا با توجه به ویژگی های دستگاه و کیفیت صدایی که به شنونده اریه می دهد، با این قیمت گزاف ارزش خرید دارد یا خیر؟!"

باید بگویم خیر!

ساعت باز

سال 1979 جنگل های شرجی و جهنمی فیلیپین سر صحنه فیلبرداری شاهکار بزرگ "اینک آخرزمان" فرانسیس فورد کوپولا کارگردان به مارلون براندو گفت این رولکس رفرنس 1675 که پوشیدی ساعت خوبیه اما انگار برای کاراکتر کلنل کوتز چیزی کم داره!

کلنل کوتز فرمانده نطامی نخبه ای بود, که بخاطر مخالفت با سیاست های ارتش آمریکا در جنگ با ویتنام شورشی شده و سر به یاغی گری گذاشته بود.کورتز آنتاگونیست و ضد قهرمان شروز داستان بود.

فردای اون صحبت براندو از کاروان محل استراحتش بیرون آمد, و چیز عجیب و غریبی رو به فرانسیس فورد کوپولا نشون میده!

کارگردان نگاه میکنه لبخند میزنه و میگه خودشه, این همون ساعتی که کلنل کوتز دیوانه می پوشه

شب قبل مارلون براندو با چاقوی شخصیش بزل قرمز و آبی رولکس جی ام تی مسترو کنده بود

بله اون ساعت شاید چیزی کم داشت, یا به عبارت دیگه انگار چیزی اضافه داشت

مارلون براندو یکی از بهترین شخصی سازی های تاریخ رو انجام داده بود.

احتمالا در یکی از همین سالهاست که دوباره اون ساعت در یکی از حراجی های بزرگ ببینیم

رولکسی که روی قاب پشتیش خود بازبگر افسانه ای با نوک چاقو حک کرده بود M. Brando 


 لوری مک لافلین سراغ یک جعبه قدیمی از یادگارهای جنگ در انبار خونه اش می ره و یک شی خیلی خاص رو می بینه!

چند روز بعد کارل صاحب مرکز آموزش ماهیگیری به بری جونز یکی از مربی های مرکز میگه راستی یکی امروز زنگ زد به نام لوری مک لافلین می شناسی؟

بری جونز متحیر و غرق شده در خاطرات ناگهانی دور می گه آره می شناسم, اون ساعت!

50 سال قبل ذر یک عملیات آفندی علیه نیروهای ویتنام شمالی ستوان یکم بری جونز در حالی که گلوله به سمت چپ شکمش خورده و کلی خون از دست داده بود, به یکی از بهیارهای جوان گردانشون که داشت خونش رو بند می آورد و از اون پرسیده بود این ساعتی رو که داره از دستت می افته چه کار کنم؟ گفته بود نگه اش دار دکتر, اون بهیار لوری مک لافلین به سفارش سرباز زخمی وفادار موند...

لوری و بری دو هم سنگر غریبه 50 سال بعد در کمال حیرت از این قرار ناگهانی با هم دیدار می کنن, و لوری ساعت رو به بری بر می گردونه

می دونید جادوی قصه کجاست؟

اگر بدنه فولادی اون "تودر ساب مارینر" 150 دلاری نبود, گلوله ای کی 47 ویتنامی بخش بزرگی از قدرتش رو از دست نمی داد و بری جونز حتما کشته می شد.

کمپانی تودر با افتخار وظیفه احیا و بازسازی اون ساعت رو پذیرفت و ستوان یکم بری جونز هنوز و هر روز داره ساعتش رو می پوشه...

 منبع: www.hodinkee.com

نگاهی اجمالی به سامسونگ S95C

 نمایشگر نسل دوم QD-OLED سامسونگ مدل S95C حدوداً دوماه پس از اولین نمایش جهانی برای من جایگزین نمایشگر بسیار عالی S95B شد, که اولین نمایشگر اولد با تکنولوزی کوانتومی بود. در این مطلب نگاهی دارم به کیفیت تصویر و تفاوت های S95B با S95C برای اطلاع از مشخصات فنی هر دو نمایشگر به سایت سامسوگ مراجعه کنید.

بریم ببینیم نمایشگر پرچم دار جدید سامسونگ با کد رفرنس S95C چی برای گفتن دارد:

 اولین برتری S95C نسبت به S95B روشنایی 1400 نیتی در منابع HDR در مقایسه با حدوداٌ 1000 نیتی S95B است.

در S95C درخشش و جزئیات هایلایت ها بسیار بسیار بالاتر از نسل قبل و به جرات میگم بالاتر از تمام پرچم دارهای دیگر برندهاست. در تست های که انجام شده است روشنایی و دقت رنگ در S95C از ال جی G3 با تکنولوژی MLA هم بالاتر بوده است.

در پنل ها MLA (Micro Lens Array) در لایه آخر به جای صافی رنگ از یک لایه منشور کننده رنگ که شامل بیش از 42 میلیارد لنز هستند استفاده شده است تا تکنولوژی شبیه به لایه کوانتومی سامسونگ بروی پنل های WRGB ایجاد کند.

کیفیت نوردهی پیکسل ها در S95C تا به امروز بالاترین CRI ممکن را برای یک نمایشگر خانگی تولید کرده است, CRI 97 دقت رنگ خارق العاده ای را می تواند ایجاد کند.

در منابع نوری ما شاخصی داریم به نام CRI یا Color Rendering Index یعنی شاخص بازنمایی رنگ, بالاترین CRI موجود نور خورشید است با CRI 100 در منابع نوری چه در سینمایی, عکاسی و نورهای پس زمینه نمایشگرهای ال سی دی کیفیت CRI باید بالای 90 باشد تا بتوان گفت نوری با کیفیتی داریم, نورهای با CRI پایین تر از 85 را ما منابع نوری بی کیفیت می نامیم, در نورهای با CRI پایین ما حتی نمی توانیم رنگ ها را به صورت واقعی ببینیم, چه برسه به این که در تصویر برداری, عکاسی و به عنوان نور پس زمینه برای نمایشگرهای ال سی دی از آن استفاده کنیم. ضعف کیفیت CRI در نمایشگرهای OLED هم بسیار رایج است, کیفیت نوری که هر پیکسل تولید می کند بسته به مواد ارگانیکی که در آن پنل استفاده شده است تفاوت دارد. کیفیت نور پنل های اولد رایج معمولا زیر 90 CRI است. در نمایشگرهای QLED پرچم دار سامسونگ از یک لایه بک لایت با نور زرد پشت لایه نور سفید استفاده می شود, که در تبلیقات نور پس زمینه دوگانه نیز نام برده می شود, در واقع لایه نور زرد برای بالا بردن کیفیت CRI نوری استفاده می شود تا بازسازی رنگ ها هرچه بهتر و نزدیک به واقعیت انجام شود.

سامسونگ با فناوری Intellisense AI V2 در چیپ تصویر S95C با کمک هوش مصنوعی بسیار بهینه تر از نسل قبل به پیکسل ها برای روشن شدن و تولید گستره رنگ ها فرمان می دهد, نتیجه این فناوری مصرف برق کمتر و روشنایی بیشتر در نقاط نوری پیجیده ای هست که در پنل های اولد رایج معمولا باعث خاموش یا بیش از حد روشن شده هایلایت ها می شود.

در تست های که من انجام دادم Gray Uniformity در S95C سامسونگ حتی از S95B که در نوع خود همچنان بسیار دقیق بحساب میاد بالاتر است, TINT رنگ دقیق تری دارد, در S95C به دلیل چیدمان Triangular RGB پیکسل ها میزان نشر نور سبز و آبی از پیکسل ها به کمترین حد خود رسیده و پنل را به نمایشگرهای اصلاح رنگ مسترینگ نزدیک کرده است.

 Color volume که من در پنل کوانتوم اولد S95C سامسونگ نجربه کردم حتی نمیشه در نسل قبلی همین نسل از پنل های کوانتومی سامسونگ تجربه کرد! حجم و دقت رنگ ها در در دامنه RGB به شکل خیره کننده ای بالا و دقیق هستند.

کلام آخر:

با تجربه من نمایشگر سامسونگ QD-OLED S95C بالاترین دقت رنگ, روشنایی و هوشمند بودن چیپ تصویر برای درک و نمایش جزئیات تصویر در صحنه های بسیار روشن یا تاریک را دارد. یک نمایشگر ایده ال برای محتوای HDR و یک رفرنس برای تست و بررسی محتوای سینمایی 4K HDR است.

خوش باشید

موارد مرتبط:

Samsung S95B QD-OLED

پنل VA یا IPS

QLED TV

ورود اعضاء