Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری

تحلیل ها

بررسی Focal Chora 816

 طراحی و کیفیت ساخت

بلندگوی Focal Chora 816 از نظر زیبایی شناسی ظاهر مینیمالیستی دارد. سری جدید فوکال به لطف درایورهای مخروطی Slatefiber ساخت خود فوکال از سری های قبل متمایز هستند. این درایورها دارای یک مخروط سبک وزن و مستحکم هستند که از الیاف کربن غیر بافته شده و پلیمر ترموپلاستیک ساخته شده است. به همین دلیل می‌توانند طیف وسیعی از فرکانس‌ها، از باس کم تا تریبل بالا را با دقت و وضوح قابل‌توجهی پخش کنند. ساختار این اسپیکرها فوق العاده است. کابینت دارای متریال با کیفیتی است که ظاهری محکم و خوش ساختی را به آن می بخشد. 

کارایی

سازگاری استثنایی بلندگوی فوکال Chora 816 به آن اجازه می دهد تا در ژانرهای مختلفی از موسیقی بدرخشد.  حساسیت 91 دسی بل این بلندگو به آن اجازه می دهد به راحتی درایو شود و نیاز به آمپلی فایرهای با توان و جریان دهی بالا نداشته باشد. پاسخ فرکانسی این بلندگوها از 42 هرتز تا 28 کیلوهرتز است که امکان تولید رنج گسترده و متعادلی از فرکانس های بم تا بالا را فراهم می کند که فوق العاده واضح و دقیق هم هستند. 

 کیفیت صدا

کامپوننت تست: DENON PMA-1700NE 2Ch 140W integrated Amplifier with USB-DAC

کیفیت صدای بلندگوی Chora 816 با جزئیات و متعادل است و پاسخ فرکانسی دقیقی دارد. بلندگو برای پخش انواع مختلفی از موسیقی، از کلاسیک گرفته تا راک و هیپ هاپ، بدون افت کیفیت طراحی شده است. کیفیت فرکانس های پایین بلندگو بسیار چشمگیر است، باس عمیق، واضح و شفاف. پورت باس بر روی بافل کابینت همراه با درایورهای Slatefiber با هم ترکیب می‌شوند تا بیس تمیزی را ارائه دهند. وقتی وارد فرکانس های میانی می شویم، صدای دقیق و دراماتیکی را می شنویم که بلندگوهای فوکال به آن معروف هستند. آوازها و سازها به طور صادقانه و واضح با سطح قابل توجهی از جداسازی و ساند استیج خوب برای بلندگویی در این بازه قیمتی ارائه می شوند. توییتر صدای فرکانس بالا را به طور گسترده پخش می کند تا یک میدان صدای باز و گوش نواز را ایجاد کند.

نتیجه

اگر به دنبال بلندگوی با کیفیت و عملکرد عالی هستید، Focal Chora 816 گزینه بسیار خوبی است. این بلندگو با فناوری منحصربه‌ فرد درایور Slatefiber، کیفیت صدای متعادل و دقیق و کیفیت ساخت بسیار خوب می‌تواند تجربه شنیداری جذابی را ایجاد کند.

طراحی و ساخت

کیفیت صدا

پنل VA یا IPS

به طور کلی اگر بخوام یک مقایسه دیدگاهی داشته باشم, پنل های VA رنج بسیار گسترده تری از پنل های IPS شامل میشن. در بازار نمایشگرها ما پنل های VA بسیار رده پایینی داریم که بروی مانیتورها و نمایشگرهای ارزان قیمت استفاده میشن, که هیچ تکنولوژی خاصی ندارن و صرفاُ یک آرایش پیکسلی ساده در صفحه کریستالیشون هستند. پنل های IPS در زمان عرضه کمی تعادل بازار بهم زدن و رنج محصولات میانه قیمت بهتری عرضه کردن, مخصوصاً در لپ تاپ ها و مانیتورها محبوبیت پنل های IPS بیشتر بود.

اما پنل های VA رنج محصولات و کیفیتی گسترده ای را ارائه می کرد, اگر VA ها از صفر تا صد شامل بشن, IPS ها نهایتاً چهل تا شصد درصد شامل میشن. تازه شصد درصد هم با ارفاق, در قدیم مقالاتی که نوشته می شد و پنل های IPS برتر معرفی می کردن, معمولا پنل های VA صفر تا چهل درصد با پنل های چهل تا شصد درصد IPS مقایسه می کردن و همه جا می نوشتن که IPS ها برتری های مثل "رسپانس تایم" "رفرش ریت" دقت رنگ و پوشش رنگ بهتری نسبت به VA ها دارند. در سال های پیش پنل های IPS رایج تطابق بهتری با رنج محصولات تجاری بازار را داشتند.

اما چیزی که این بازی عوض میکنه این هست که پنل های VA به شدت در حال توسعه هستند, همین امروز هم VA ها در حال به روز شدن هستن, اما IPS ها با این که در چند سال پیش به روز شد, و پنل های ADS IPS عرضه شد اما آنچنان نتواستن به استاندارد های بالای تصویر دست پیدا کنند. آرایش پیکسل های IPS ها به شکل کمانی هستند, تمام نمایشگرهای ارزان قیمت و کمی قدیمی IPS همین آرایش پیکسلی کمانی دارند. در ADS پنل ها آرایش پیکسلی تغییر کرد تا فقط تطبیق نوری کمی بهتری از قبل داشته باشند, و هیچ برتری دیگر در پوشش رنگی و مشخصات تصویری بهتر از نسل قبل نداشتند. تصویر زیر:

IPS ها و زیر مجموعه آن ADS ها خیلی تکنولوژی پیشرفته ای ندارند و برای نمایشگرهای که نیاز به پوشش رنگ بالا, حجم رنگی و استانداردهای بسیار پیشرفته هست پنل های مناسبی نیستند. به همین دلیل IPS ها همیشه در یک لول متوسط قرار میکیرند و هیچ وقت سطحشون بالاتر نمیره.

این در حالی که پنل های VA به شدت پیشرفت کردند و تمام ضعف های که بهشون وارد بود توسط برندهای مثل سامسونگ و سونی و هایسنس برطرف شده است. و در حال حاظر پنل های سطح بالای VA به هیچ عنوان با IPS پنل ها قابل مقایسه نیستند و بسیار سطح بالاتری دارند. تا جای که امروز برندهای مثل سامسونگ و سونی به هیچ عنوان در مدل های پرچم داری که معرف تکنولوژی این برندها هستند از پنل های IPS استفاده نمی کنند و همگی پنل های توسعه یافته VA هستند.

به همین دلیل ال جی هیچ وقت نتوانست با لاین IPS ها به سطح پنل های VA برسه و با نسل نانوسل ها که همان ADS IPS ها هستند, میانه بازر نمایشگرهارو به خود اختصاص داد. به همین دلیل OLED ها را گسترش میده و در خط مقدم رقابت قرار میده. فیلیپس هم در این رقابت میان رده های IPS هست اما این کمپانی هم در مدل های پرچم دار از پنل های VA و اولد استفاده می کند.

پنل های VA به دلیل سادگی ساختارشون تطبیق پذیری بسیار بالاتری با چیپ تصویر دارند, به همین دلیل پنل های VA بسیار هماهنگ تر با چیپ تصویر ارتباط برقرار میکنن و کمپای ها به راحتی می توانن چیپ تصویر با پنل های VA تطبیق بدن و به خواست نهایی نزدیک بشن.

پنل های IPS ضعف ذاتی دارن, آرایش پیکسلی IPS ها به شکلی که در بهترین نوع هم بک لایت نشت نوری داره, به دلیل حفره های که بین پیکسل ها هست به هیچ عنوان نمیشه نشت نوری به صفر نزدیک کرد. یا حتی زیر بیست تا سی درصد نزدیک کرد. و حتما نشت نوری از ساب پیکسل ها در IPS پنل ها داریم.

 سامسونگ با ساخت پنل های VA کوانتومی با نمایش غنی رنگ ها از رنچ بسیار کم نور تا بسیار بالا و دقت نوری تا یک درصد نوری و از آن طرف شدت روشنایی تا 1800 نیت روشنایی در محتوای HDR عملا امکان رقابت از IPS پنل ها گرفت. بهترین ADS IPS ها بالای پنج درصد روشنایی می توانن نمایش بدن و در بهترین نوع به نهایت روشنایی مورد نیاز در محتوای دالبی ویژن و HDR نمی رسند.

 در آخر باید بگم پنل های IPS به دلیل داشتن زاویه دید بهتر در مدل های ارزان و میانه قیمت گزینه بهتری برای استفاده خانواده و روزمره هستند. اما پنل های پیشرفته VA به دلیل کنتراست بسیار بالا, نمایش غنی رنگ ها و امکان نمایش جزئیات تصویر در نماهای تاریک برای ویدئوفایل ها و نمایش فیلم های HDR توصیه می شود.

خوش باشید

نگاهی کوتاه به بلندگوی TAD

من به عنوان اولین خانم ایرانی اودیو و ویدئو فایل که در نت به زبان فارسی و در معتبرترین سایت موجود فارسی زبان در این زمینه مطلب می نویسد ؛ که بدون شک و با اطمینان اولین و تنها خانم ایرانی هستم که در نمایشگاه های اند مونیخ شرکت کرده و تجربیات شنیداری زیادی دارم می خواهم بررسی کوتاهی از بلندگوی "TAD" داشته باشم و تجربه شنیداری خودم در مورد آن برای مخاطبان محترم بیان کنم.

همه می دانیم که تاد یک برند ژاپنی است که در ساختار بلندگوهایش از قطعات بسیار با کیفیتی استفاده می کند. درایورهای بسیار خوش ساخت و بسیار  با کیفیتی دارد . تاد یکی از شفاف ترین بلندگوهای حال حاضر دنیاست و در رنج قیمتی خودش صدای بسیار شفاف ، با جزئیات زیاد و تفکیک صدای عالی دارد. اما از نظر من ضعف هایی دارد مخصوصا در مدل بوک شلف CR1 . به نظرم بازخوردهایی که این بلند گو در ایران داشته است مقداری هیجانی و احساسی بوده و بعد از اینکه خریداری و شنیده شده ، مخاطب و شنونده متوجه شده است که این بلندگو صدای بیش از حد شفافی دارد تا جایی که گوش شنونده را آزار می دهد!

از نظر من دلیل این مشکل این است که میدرنج تیوتر مدل بوک شلف CR1 مناسب این بلندگو نیست. ووفر و فرکانس بم این بلندگو آنقدر پر نیست که بتواند با این تیوتر همراهی کند و با آمپلی فایر های ترانزیستوری صدا بیش از حد شفاف و موجب آزار گوش شنونده می شود.

تنها راهی که برای حل این مشکل وجود دارد این است که تاد را باید در اتاق های بسیار بسیار دمپ شنید. اتاق هایی که به هیچ عنوان بازگشت صدا ندارند. شاید در یک همچین اتاقی که اصطلاحا " Dead room " گفته می شود بهترین بلندگوهای دنیا صدای بدی بدهند اما فقط یک اتاق بدون باز گشت صوتی می تواند صدای بلندگوی تاد را متعادل کند. چون کوچکترین بازگشت صدا و افزایش فرکانسی در این بلندگو آزار دهنده می شود.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید ، در نمایشگاه های اند تاد همیشه بزرگترین اتاق دمو را در اختیار دارد. و دلیل این انتخاب فاصله زیاد دیوارها از یکدیگر است. فاصله زیاد باعث می شود تاخیری بین بازتاب یک فرکانس و پخش فرکانس بعدی ایجاد شود و به این صورت گوش شنونده کمتر اذیت می شود و می توانند دموی قابل قبول تری داشته باشند.

به اعتقاد من تاد CR1 بیشتر یک بلندگوی مسترینگ استودیی است تا بلند گویی که یک اودیو فایل بتواند صدایی حسی از آن بشنود و در واقع لذت موسیقی را از آن دریافت کند. شفافیت بیش از حد صدای این بلندگو بعد از مدت کوتاهی شنونده را خسته می کند. شاید با آمپلی فایر های لامپی مثل اودیو نت ژاپن، تاکید می کنم "ژاپن" نه اودیو نت انگستان بتوان صدای گرمتر و متعادل تری از این بلند گو شنید. اما باید بدانید که این بلندگو ، بلندگوی سالن پذیرایی منزل نیست! این بلند گو را باید در اتاق خاص با آکوستیک خاص خودش شنید. مشکلی که با این بلندگو وجود دارد این است که در هر اتاقی نمی توان از ان صدای مناسبی شنید و در واقع به درد استودیو هایی می خورد که آکوستیک آنها بیشتر به دد روم نزدیک است تا آکوستیک ( ما وقتی به یک اتاق می گوییم آکوستیک که هم به اندازه کافی جذب صدا داشته باشد و هم بازنشر صدای مناسبی داشته باشد ). و خب این امکان برای همه کسانی که این بلندگو را دارند فراهم نیست. و هر چقدر هم که شما با این بلندگو کلنجار بروید ؛ کابل،آمپلی فایر و سورس را تغییر بدهید شفافیت بیش از حد آن برای مخاطب مخصوصا مخاطب ایرانی می تواند اذیت کننده باشد.

تاد از نظر من بلندگو ساز خوبی است. دستگاه های بسیار خوب با قطعات بسیار با کیفیت می سازد. آمپلی فایر و سورس دیجیتال و بلند گوهای بسیار خوبی می سازد اما صدای آنها بیش از اندازه ترنس پرنت است و این موضوع اگر شرایط مناسبی از لحاظ آکوستیک رعایت نشود می تواند برای شنونده آزار دهنده باشد.

این نظر و تجربه من از بلندگوی تاد است.

نظر شما چیست؟

بررسی ال جی NANO95

ال جی NANO95 از مدل های بالارده سری تجاری NanoCell هاست. من این فرصت را داشتم تا این نمایشگر تست و کالیبره کنم, نتیجه این تست کوتاه را در ادامه مطلب براتون می نویسم:

برای چک کردن مشخصات کاتالوگی بی اهمیت این نمایشگر به سایت رسمی سازنده مراجعه کنید. من در این مطلب فقط به نکات مثبت و منفی و کیفیت تصویر این نمایشگر می پردازم.

در این تلویزیون از پنل IPS با نور پس زمینه Full-Array استفاده شده است, که نسبت به پنل های IPS رده پایین تر ال جی با نور پس زمینه Edge کیفیت و روشنایی تصویر بالاتر و کثیفی تصویر کمتری شاهد هستیم. سری نانوسل ال جی در زاویه دید و عدم بازگشت نور محیطی در مقایسه با پنل های VA بی رقیب هستند.

Gradient یا شیب رنگ با توجه به پنل 10 بیتی قابل قبول بود, یکم پنل تمایل به سمت رنگ های قرمز و سبز داره که با کالیبراسیون دقیق برطرف خواهد شد. با توجه به IPS بودن نمایشگر من از شیب رنگ راضی بودم. فضای رنگ DCI P3 و Rec 2020 به ترتیب 85 و 62 درصد هستند که برای پنل IPS اعداد قابل قبولی بحساب میاد.

نانو 95 ال جی عمق رنگ مشکی متوسطی دارد, که باز باید اشاره کنم از پنل های IPS نمیشه انتظار عمق رنگ مشکی عمیقی داشت. سیستم local dimming این نمایشگر هم طبق انتظاری که از ال جی داریم بسیار ضعیف عمل می کند و در صورت فعال بودن لوکال دیمینگ  Blooming یا بیرون زدگی رنگ سفید بسیار شدید و اذیت کننده ای شاهد خواهیم بود. تنها نکته مثبت این پنل در نمایش رنگ مشکی به لطف نور پس زمینه تمام صفحه یکنواختی قابل قبول نور است.

کنتراست این پنل کاملا نا امید کننده ست! شدت کنتراست 560:1 برای یک پنل بالارده با نور پس زمینه تمام صفحه بسیار عدد ضعیفی بحساب میاد! این عدد مقایسه کنید با پنل کوانتومی سامسونگ Q70A با کنتراست خیره کننده 7398:1... از پنل های IPS انتظار کنتراست بالایی نداریم, اما ال جی در نانو 95 واقعاً ضغیف عمل کرده است.

 مورد بعدی که در پنل های HDR بسیار حائز اهمیت است, شدت روشنایی پنل در نمایش محتوای SDR و HDR است. برای نمایش محتوای استاندارد SDR به حدود 600 نیت روشنایی و برای محتوای HDR و +HDR10 و دالی ویژن بین 1000 تا 1300 نیت روشنایی نیاز هست تا نمایشگر توان به نمایش گذاشتن هایلایت های روشن را داشته باشد. ال جی نانو 95 در محتوای SDR به نهایت روشنایی 360 نیت میرسد! در نمایش پنجره 2 درصد در محتوای استاندارد تنها 178 نیت روشنایی دارد. و در محتوای HDR نهایت روشنایی کل صفحه به 593 نیت میرسد, در پنجره 2 درصد که همان هایلایت های درخشان در محتوای HDR هست, این پنل به عدد 247 نیت میرسد که بسیار عدد کمی بحساب میاد. نانو 95 ال جی شدت روشنایی برابر با نصف استاندارد تعریف شده محتوایی SDR و HDR را می تواند به نمایش بگذارد.

 وضوح تصویر نانو 95 مثل دیگر مدل های سری نانوسل چندان جالب و دقیق نیست! ال جی پنل های IPS و OLED رده بالایی تولید می کد, اما در ساخت چیپ تصویر واقعاً در مقایسه با سونی و سامسونگ ضعیف است. با این که از تراشه نسل پنجم α9 در این پنل استفاده شده است, اما بازهم ضعف در پردازش تصاویر به ویژه کورومای رنگ و امکان ارتقاء کیفیت تصاویر استاندارد و حتی فول اچ دی را نزدیک به وضوح اصلی پنل شاهد هستیم! احساس می کنم چند ساله ال جی هیچ تلاشی برای ساخت پروسسورهای تصویر بهتر نمی کند! و فقط بروی ساخت و فروش پنل های OLED و IPS به دیگر کمپانی ها تمرکز کرده است. بزرگترین ضعف نمایشگرهای ال جی در مقایسه با رقبا همین پروسسورهای ضعیف و قدیمی است.

در نانو 95 چند نکته بسیار عجیب دیدم که واقعاً تعجب کردم! این نمایشگر مجهز به پنل 8K 120 هرتزی هست, اما نه نرخ نوسازی متغیر دارد و نه از FreeSync و G-SYNC و نه از VRR پشتیبانی می کند! (ضعف پروسسور تصویر)

تاخیر ورودی این پنل هم در مقایسه با رقبا چندان جالب نیست:

1080p @ 60Hz 16.2 ms

4k @ 60Hz 16.1 ms

4k @ 60Hz + 10-Bit HDR 16.2 ms

4k @ 120Hz 7.7 ms

در کل من ال جی نانو 95 و کل سری های نانوسل ها را برای کاربران غیر حرفه ای پیشنهاد می کنم. و باز هم مثل همیشه توصیه می کنم زیاد به اعداد و ارقامی که ما اودیو و ویدئو فایل ها اعلام می کنیم توجه نکنید و از کامپوننت هاتون لذت ببرید.

خوش باشید

Samsung S95B QD-OLED

 بالاخره سامسونگی که سالها بود نمایشگرهای OLED مسخره می کرد, و در تبلیغات مختلف اولدهارو بدردنخور معرفی می کرد و همیشه نمایشگرهای کوانتومی خودشو بهترین تکنولوژی نمایشگرها میدانست. امسال از تلویزیون های QD-OLED هاش رونمایی کرد, اما نه اولدهای رایجی که ال جی و سونی تولید می کنند, سامسونگ آمد و نسل جدیدی از نمایشگرهای کوانتومی اولد را رونمایی کرد و خواست به رقبای خودش نشان بده که باید نمایشگرهای اولد را با این کیفیت و استانداردهای بی رقیب بسازید.

 اول بریم ببینیم اولدهای کوانتومی چی هستن و اصلا با اولدهای معمولی چه تفاوتی دارند و بعد به سامسونگ S95B می پردازیم.

تفاوت ساختاری بین اولدهای کوانتومی با انواع رایج در منبع نوری آنهاست, در اولدهای کوانتومی سامسونگ یک لایه ارگانیک آبی رنگ وظیفه ی نوردهی به پیکسل های نمایشگر را برعهده دارد, در حالی که در انواع قدیمی اولدها این لایه ارگانیک سفید رنگ داریم که منبع نوردهنده به پیکسل ها از همین لایه سفید تامین می شود.

تفاوت اصلی که کوانتوم اولدها با اولدهای عادی دارند به غیر از منبع نوری متفاوت در ساب پیکسل های کوانتومی هست که هر کدام هزاران عناصر کوانتومی دارند, که نور را منشور به میلیون ها طیف نوری دیگر می کنند, و این بزرگترین تفاوت و برتری بین کوانتوم اولدها با اولدهای عادی است. برای آشنایی بیشتر با تکنولوژی نمایشگرهای کوانتومی این مطلب را مطالعه کنید.

برتری بزرگی که کوانتوم اولدهای سامسونگ با اولدهای عادی دارند, شدت روشنایی بسیار بالاتر و با میزان (automatic brightness limiter) به اختصار ABL است, این یعنی روشنایی و درخشش رنگ ها در کوانتوم اولدها بسیار بالاتر و میزان کاهش روشنایی پنل بسیار کمتر است. در پنل های عادی اولد اگر تصاویر روشن و نور سفید با شدت زیاد نمایش داده شود, نمایشگر برای جلوگیری از گرم شدن بیش از حد توان و آسیب رسیدن به پیکسل ها شدت روشنایی را به صورت خودکار کم می کند! ABL یا همان محدود کننده خودکار روشنایی یکی از بزرگترین مشکلاتی هست که نمایشگرهای اولد دارند, اما پنل های کوانتوم اولد سامسونگ ABL بسیار کمی دارند و شدت روشنایی تقریباً در یک رنج نزدیک بهم قرار میگیرند.

نمایشگرهای کوانتوم اولد رنگ های قرمز, سبز و زرد را تا سه برابر روشن تر و غنی تر نمایش میدن, این غنای رنگ به حدی بالاست که تا به امروز در هیچ نمایشگری تجربه نشده است.

برتری دیگر کوانتوم اولد Uniformity بهتر در مقایسه با اولدهاست, به دلیل عدم نشر نور از پیکسل ها یکنواختی رنگ بیشتر است, اگر در اولدها در بعضی از صحنه ها لکه های نوری و کثیفی تصویر وجود دارد, در پنل های کوانتوم اولد تا 99 درصد یکنواختی رنگ بهتری شاهد هستیم.

در نمایشگرهای اولد عادی TINT رنگی آبی و سبزی داریم که در تمام اولدها با دقیق ترین کالیبراسیون وجود دارد, اما در کوانتوم اولدها TINT رنگ کاملا تمیز و خالصی داریم.

برتری دیگری که پنل های کوانتومی دارند شیب رنگ است, شیب رنگ یعنی تمامی رنگ هارو از تیره بریم به سمت روشن, پنل های کوانتومی چه در QLED ها و حالا در QD-OLED ها قدرت نمایش تمامی طیف های رنگی دارند و به ویژه در کوانتوم اولدها اون شکستگی رنگ هارو به هیچ عنوان نداریم.

یکی دیگر از برتری های مهم کوانتوم اولدهای سامسونگ در مقایسه با ال جی و سونی در Image Retention یا احتباس تصویر موقت هست, در تمام مدل های رایج نمایشگرهای اولد اگر چند دقیقه ای در منوی کنسول بازی چرخی بزنید یا مدتی روی شبکه تلویزیونی با لوگوی ثابت بمانید, وقتی از منوی دستگاه یا شبکه خارج بشید, خط های سفید و بخش های بسیار روشن تصویر برای چند ثانیه حاله ای ازشون بروی تصویر باقی میمونه! اما احتباس تصویر در کوانتوم اولدهای سامسونگ به هیچ عنوان وجود ندارد. ( احتباس تصویر با سوختگی پیکسل اشتباه نگیرید, تا زمانی که از پنل های ارگانیگ به هر نوع استفاده می شود مشکل سوختگی پیکسل ها هم وجود دارد)

 نمایشگر S95B سامسونگ فضای رنگ DCI P3 99.95% و Rec 2020 91.53% دارد که خیره کننده است! و این نمایشگر را از لحاظ دقت رنگ با مانیتورهای اصلاح رنگ مستر در یک کلاس قرار می دهد.

سامسونگ لقب شکارچی پرچم داران روی S95B گذاشته و ویدئوفایل ها هم این نمایشگر را پادشاه HDR نامیده اند.

ورود اعضاء