Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
حیف ! فقط میشه گفت حیف .
این فیلم اونقدرها قدیمی نیست که بخوایم نا مطلوب بودن تصویر فیلم رو گردن سال تولید فیلم بندازیم . حداقل تو ایران و لطف ارادتی که ماها به محصولات ژاپنی داشتیم همه ایشون رو ( گودزیلا ) میشناسن دیگه همه حداقل یه بار دست پخت رولند امریش رو دیدند . ( اون تیکه تو سینمای فیلم پرسپولیس رو که دیدید ؟ ) . به نظر من با اینکه زمین و زمان از فیلم بد نوشتن ولی فیلم سرگرم کنندست و تو زمان خودش جلوه های ویژه خوبی داشت . اتفاقا تو همین کشور خودمون دلیل ضعف فیلم رو همین جلوه های ویژه کامپیوتری می دونستند و می دونن . برای کارهای بعدی امریش هم نقدهای زیادی بر همین منطق نوشته شد . قبول که تو این فیلم های این جناب اندیشه های والای انسانی که فلسفه های پیچیده آسمانی گره نمی خورن ولی حداقل سرگرم کننده هستن . تازه به نظر من همین SFX ها خودش هنره . شاید چون تو کشور ما کسی آنچنان از پروسه پیچیده و زمان بر جلوه های ویژه خیلی آشنا نیست اینطور قضاوت ها منطقی به نظر بیاد .
اینجا فکر می کنن یه متخصص جلوه های ویژه پشت یه کامپیوتر خیلی گنده نشسته و احتمالا پای چپشو انداخته رو پای راستش ( شایدم بر عکس ) و با یه دستش فنجون قهوشو گرفته ( حالا دست چپ و راستش اینجا خیلی فرقی نداره چون خبر نداریم که طرف چپ دسته یا راست دست ) بعد مثلا پیتر جکسون بدو بدو میاد تو اتاق این آقا و میگه SFX فیلمش رو زمین مونده و داره ضرر میده . این آقا هم با اون یکی دستش که توش فنجون قهوه نیست ، ۴ - ۵ تا کلید رو فشار میده و از اون ور نسخه نهایی رو تحویل پیتر میده . هنوز پیتر جکسون از اتاق نرفته بیرون که کامرون برای فیلم جدیدش میپره توی اتاق تازه بیرون در هم اسپیلبرگ داره با یه کارگردان ناشناخته سر اینکه کی اول رسیده دعوا می کنن !
چقدر حرف بی ربط زدم . برگردیم سر همون هیولای گنده خودمون . تصویر فیلم تو نسخه دی وی دی تصویر خوبی بود اما تو نسخه بلوری تصویر در حد و اندازه یه مارمولک خونگی هم نیست چه برسه به گودزیلا ! البته انقدر هم که من گفتم فاجعه نیست چون در غالب موارد فیلم تو محیط های تاریک و کم نور فیلم برداری شده و تقریبا تو تمام صحنه های شهر نیویورک هوا بارونی هستش و خب این قضاوت رو سخت میکنه . اما با این حال به نظرم فیلم می تونست حداقل تصویر درخشانتر و پر جزئیات تری تو چند صحنه روشن و باز اول فیلم ارائه کنه . تو صحنه هایی که جلوه های ویژه هست مثل اواخر فیلم و صحنه هایی که داخل اون ساختمان پر از بچه گودزیلا ! ، تصویر رو المانهای CG ضعف داره که خب تا حدودی طبییعیه . به هر حال یه عنوان کاتالوگه و نه چندان محبوب !
از تصویر که بگذریم میرسیم به شاهکار صدای فیلم که حسابی از تصویر سر تره و اصلا فوق العادست . تمام افکت ها بجا و با حجم مناسب استفاده شدن . صدای بارون ممتد که تو صحنه های شهر همیشه هست و یا صدای شلیک از اسلحه های مختلف و بر خورد ها و انفجارها . در واقع هر جا سر و کل نقش اول فیلم پیدا میشه صحنه ها پر از صداهای خوب و به شکل مناسب کانالیزه شده هستش .
از بهترین صحنه ها دو تا صحنه در اواخر فیلمه . یکی سکانس نسبتا طولانی تعقیب گریز با تاکسی که روی پل اصلی شهر ختم میشه ( این امریکایی ها چقدر از نماد این پل تو فیلماشون استفاده می کن ولی الآن اصلا اسمش یادم نمیاد ! ) و اون یکی صحنه انفجار بزرگ اون ساختمان پر از هیولای آخره فیلم هستش .
تو بانس های دیسک یه سری صحننه های نبرد فیلم های قدیمی گودزیلا هست که خاطره انگیزه . صحنه های از فیلم های ژاپنی که یه زمانی رو بورس تلویزیون خودمون بود . با دیدن این فیلم از الآن دلم آب میشه برای فیلم جدید امریش !
کالیبراسیون : عبارت است از تنظیم اولیه و یا مجدد یک وسیله که بنا به استفاده زیاد و تاثیر پذیری از محیط و یا تغییر شرایط محیطی برای کسب بیشترین بازده از وسیله و یا صحت در کار آن وسیله صورت میگیرد .
اصولا اگر کلی به مهندسی امروز نگاه کنیم ، بحث کالیبراسیون اهمیت ویژه ای داره . تو همین کشور خودمون سالانه میلیون ها تومن بخاطر کالیبره نبودن فقط تجهیزات اندازه گیری تو شرکت گاز گم میشه ! این بحث رو وقتی از دید کلان بیاریم به بحث محدودتر صدا و تصویر اونوقت بجای اینکه کار راحت تر بشه تازه سخت تر هم میشه ! چون اونوقت شما با عدد و رقم طرف نیستسد . اینجا سلیقه آدم ها مطرحه و این یعنی :
هیچ قانون کلی برای کالیبراسیون و صدا و تصویر که همه بیننده و شنونده ها رو راضی کنه وجود نداره !
حتما تا به حال به تنظیمات رنگ و نور توی تلویزیون یا زیر و بم بودن صدا تو رادیو ها یا سیستم های صوتی برحوردین . اینجا در اصل شرکت سازنده بر اساس یه سری الگوریتم های مخصوص و مقبول میاد یک سری از تنظیمات را به صورت پیش فرض آماده میکنه تا شما رو از دست زحمت کالیبره کردن و نیاز آشنایی به اون خلاص کنه اما نتیجه همیشه و برای همه خوب از کار در نمیاد .
امروزه دیگه تمام تلویزیون ها و سیستم های صوتی قابلیت های کالیبره شدن اولیه رو دارن فقط تو سیستم های حرفه ای تر شما به تنظیمات ابتدایی تر هم دسترسی دارید که چون ممکنه برای استفاده کننده معمولی سردرگمی ایجاد کنه اصولا تو محصولات فراگیر کمتر ارائه میشه یا کنترل شدست . هرچند کم کم این جور مرز بندی هم داره اعتبارش رو از دست میده .
تو کالیبره کردن سلیقه شخصی حرف اول رو میزنه . ممکنه شما از یه تصویر اسموث و نرم خوشتون بیاد یا بر عکس یه تصویر شارپ و احتمالا پر از گرین رو ترجیح بدین . ممکنه بعضی ها تصویر با رنگهای ملایم رو ترجیح بدن که بشه جزئیات بیشتری رو تو رنگهای تیره دید اما در عوض یه سری دیگه تر جیحشون تصاویر با رنگهای غلیظ باشه و سیاه مطلق رو ترجیح بدن . اینها بر میگرده به سلیقه افراد و این نکته که آدم ها اصولا یک تصویر واحد رو با یک میزان روشنایی و رنگ و لعاب نمی بینند و این تا حدودی بر میگرده به ساختمان متفاوت چشم و عواملی مثل رنگ چشم افراد و ...
کارگردانها یا تصویر بردارهای مختلف تو فیلم های مختلف بر حسب حال و هوای تصویری که دارن میگیرن ممکنه از فیلترهای خاصی تو مرحله تدوین استفاده کنن تا حس و حال خاصی رو به بیننده القا کنن . شاید تصویر سبزگون ماتریکس رو یادتون باشه یا بی رنگ و لعابی بعضی قسمت های فیلم جنگ دنیاها . با یزره دست کاری تو تنظیمات نور و کنتراست و رنگ تلویزیون های معمولی می تونید این حال و هوا رو تا حدودی تغییر بدید . البته تو برندهای مختلف ممکنه نتیجه متفاوت باشه چون اصولا هر شرکتی از الگوریتم های متفاوتی برای این کار استفاده می کنه .
تجربه شخصی من میگه کمی وقت گذاشتن برای کالیبره کردن تصویر می تونه رضایت از تصویر رو تا حدی زیادی بهبود بده و حتی تو محصولات به قول صاحب این بلاگ تجاری هم نتیجه بخش باشه !
البته یه کم آشنایی با اصطلاحاتی مثل saturation , contrast , Brightness می تونه ثمر بخش باشه . توی تلویزیون چون اصولا قرار نیست صدای حرفه ای تحویل داده بشه تنظیمات خاصی وجود نداره اما در عوض تو یه دیکدر و یا آمپلی خوب باز هم با رنج زیادی از این قبیل امکانات طرف خواهید بود .
راستی ممکنه برای مدل های مختلف برندهای مشهور با سرچ ساده بتونین انبوهی از پیشنهادات خوب و بد رو برای کالیبراسیون دستی تصویر ، تو اینترنت پیدا کنید . تو بعضی دی وی دی های قدیمی که تحت لیسانس THX تولید میشدن به قسمتی برای همین کار وجود داشت که اتفاقا ابزار بدی هم نبود ولی خب شاید اون سطح از امکانات دیگه الآن خیلی جواب نده ...
خلاصه اینکه کالیبراسیون تو صدا و تصویر همونقدر که به الگوریتم و فرمول و عدد و رقم وابسته هستش همونقدر هم به خواست بیننده و شنونده مربوط میشه !
بلوري قسمت چهارم ترميناتور تقريبا ده روز بعد از پخش به دستم رسيد, ترميناتور از فيلم هاي واقعا مورد علاقه من هست و بايد هر چند وقت يك بار برم سراغ یكي از قسمت ها و براي نميدونم چندمين بار يك بار ديگه صحنه هاي مورد علاقم را ببينم, يا اينكه بشينم صحبت هاي كارگردان و بازيگرهاي فيلمو نگاه كنم.
فيلم در سه قسمت گذشته فقط در قسمت دوم روي بلوري صدا و تصوير قابل قبولي داره! اما در قسمت اول و سوم آنچنان چنگي به دل نميزنه! نميدونم چرا قسمت سوم روي بلوري اصلا منو راضي نكرد! در حالي كه دي وي دي اين قسمت صدا و تصوير خيلي عالي داره, دي وي دي قسمت سوم تراك DTS داره اما روي بلوري صدا PCM هست!
صدا و تصوير قسمت چهارم روي بلوري واقعا فوق العاده هست, تصويري سرد و بسيار تميز و صداي به شدت كريستالي و پرتوان در افكت و ديالوگ
تصوير فيلم در صحنه هاي روز خاكستري و غبار گرفته هست, اين غبار در سكانس هاي شب هم در پس زمينه تصوير ديده ميشه, دليل استفاده از اين فيلتر رنگ نشان دادن دنياي است كه در اثر انفجارهاي اتمي نابود شده و تمام زمين را غبار اتمي فرا گرفته, در صحنه شليك John Connor با مسلسل به روبات از داخل هلكوپتر حركت اين دود و غبار از جلوي دوربين نيز ديده ميشه
كارگردان فيلم (MCG) به شدت به كلوزآپ گرفتن از هنرپيشگان و به خصوص John Connor تاكيد داشته و انصافا كيفيت و وضوح تصوير در تمام كلوزآپ ها عالي, شايد اولين نكته اي كه نظر را در كلوزآپ ها از صورت Connor جلب ميكنه دقت تصوير در نشان دادن موهاي صورت هنرپيشه هست! انگار كارگردان خواسته كيفيت تصوير را روي Full HD نشان بده! در صحنه هاي داخل زيردريايي و مرکز فرماندهی با اون رنگ سبز كه فوق العاده مستعد Grain هست تصوير گرين خيلي كمي داره تنها شايد در چند صحنه كه Connor و همسر اون كنار هم هستند و يا صحنه اي كه Connor روي ميز نشسته و به نوار ضبط شده گوش ميكنه و چند صحنه مشابه ديگه مقدار كمي گرين داشته باشيم كه اصلا امتياز منفي نداره, ميزان نويز ديجيتال در پس زمينه واقعا كم و قابل قبوله و به هيچ عنوان منو اذيت نميكنه.
Texture تصوير در اين فيلم واقعا براي من لذت بخشه, اصلا مگه ميشه فيلمي تك رنگ باشه اون هم رنگ هاي سرد و بافت پوست و اشيا خوب نباشه؟ در Terminator Salvation كه فوق العاده هست.
بافت پالتوي Marcus و خز دور يقه كت Connor وضوح عالي داره مخصوصا پالتوي Marcus كه ميشه بافت اون را از دور هم به وضوح ديد!
شن هاي روي زمين و خرده سنگ ها تفكيك عالي داره و در تمام صحنه هاي فيلم فكر را به اين نكته منحرف ميكنه كه كارگردان خواسته ما اين تفكيك و وضوح را ببينيم, در صحنه پمپ بنزين بعد از انفجار يكي از اتومبيل ها و پرتاب شدن قطعات آن با فاصله زيادي كه دوربين داره ميشه قطعات متلاشي شده را در هوا با تفكيك بالا ديد!
كيفيت تصوير Terminator Salvation بروي بلوري براي من واقعا عالي هست.
صدا در Salvation روي DTS-HD Master Audio فكر ميكنم داره اوج كيفيت صوتي خود را نشان ميده و اصلا ديگه جاي براي ارزاندام ديگر فرمت ها نميزاره! باور كنيد دارم بدونه كوچكترين تعصب و بزرگنمايي ميگم وضوح و تاثير گذاري صداي افكت در Terminator Salvation كم نظيره, ميدونم در خيلي از فيلم ها گفتم صدا بهترين هست يا كم نظيره و اين سوال پيش مياد كه بهرنگ هر فيلمي كه دوست داره را ميگه شگفت انگيزه, خودم هم گاهي فكر ميكنم كدام فيلم برام از نظر صدا بهترين هست؟ اما نميتونم به اين سوال جواب بدم! هر فيلمي حال و هواي خودش را داره و نوع افكت ها فرق ميكنه, فيلمي را من ميگم صداش فوق العاده هست كه در تمام مدت و تمام سكانس ها افكت و ديالوگي يك دست و Dynamic داشته باشه, نه در يك يا چند صحنه. در اين فيلم در تمام مدت صدا عالي.
نكته اي كه بايد به آن اشاره كنم صداي LFE در اين فيلم هست كه واقعا ساب ووفر شما را به كار ميندازه و لحظه اي اجازه نميده سالن نمايش شما لرزش نداشته باشه مخصوصا در برخوردها و انفجارها شاهد صداي فركانس پائين ويرانگري هستيد كه در چند صحنه منو شكه كرد!
در صحنه اي پمپ بنزين كه اشاره كردم روبات غول پيكر به يكي از اتومبيل ها شكيك ميكنه صداي افكت انفجار يكي از بهترين ها در اين فيلم هست صداي انفجار با لود سنگين اما كاملا شفاف بدونه حالت گرفتگي براي افكت هاي ديگر مثل متلاشي شدن اتومبيل كه به وضوح در اون پيك صوتي شنيده ميشه, كاملا مشخصه كارگردان خواسته اين صحنه در صدا و تصوير چيزي كم نداشته باشه.
ديالوگ هم در صحنه هاي اگشن كاملا شفاف و بدونه محوشدگي شنيده ميشه و در هيچ صحنه اي من احساس نكردم افكت ها سنگين روي ديالوگ تاثير منفي گذاشتند.
صداي شليك اسلحه ها قدرت و وضوح عالي داره حتي در بارگذاري خشاب ها شاهد صداي بسيار شفاف با ديناميك بالا هستيم تو خيلي از فيلم ها صداي مسلسل و اسلحه هاي مختلفي را ميشنويم اما انگار روي اصلحه يك صدا خفه كن خراب گذاشتن كه نه ميتونه كاملا جلوي صدارو بگيره نه اجازه ميده صداي اسلحه قدرت خودش را نشون بده! اما در ترميناتور صداي تك تك اسلحه هاي با قدرت و وضوح شنيده ميشه صداي كه بايد به بيننده قدرت و سرعت شليك را نشون بده, افكت هاي صوتي مربوط به ترميناتورها هم بسيار عالي بود, احساس فلزي بودن و سايش فلز با وضوح و دقت بالاي شنيده ميشه
نميدونم چرا بعضي از سكانس هاي فيلم ها روي صدا از ذهنم پاك نميشه! مثل صحنه پائين آمدن تانك از تپه در Saving Private Ryan با اون فركانس پائين ميشه سنگيني تانك را به وضوح حس كرد, خيلي مهارت مي خواد صداي در اين حجم صوتي با وضوح و بدونه گرفتگي و محو شدن ديگر صداها اجرا بشه. چند وقت پيش بود هوس كردم بشينم قسمت هاي جالب سه گانه ژوراسيك پارك را ببينم, باور نميكنيد من هنوز از صحنه حمله دايناسور تي ركس به ماشين بچه ها در شب روي صداي DTS ميترسم!
طراحي Moto-Terminator هم به نظرم خيلي جالب بود اینجا در سه زاويه مختلف با كيفيت بالا ببينيد.
صدا و تصوير Terminator Salvation به نظرم ميتونه مرجع خوبي براي تست سيستم باشه, اين فيلم را براي تست سيستم هاي متوسط رو به بالا حتما پيشنهاد ميكنم هم روي دي وي دي هم بلوري
مدتي هست دارم با چند توزيع كننده دي وي دي و بلوري مذاكره ميكنم و اشكالاتي كه در بعضي از توليدات اين كمپان ها مطرح هست را بهشون تذكر ميدم, اما تا به امروز هيچ نتيجه اي نداشته! همگي جواب ميدن اما دليل راضي كننده اي ندارن براي من! فقط ميگن ما تلاش ميكنم بهترين كيفيت را ارائه كنيم, انگار فقط كيفيت محتويات ديسك براشون مهمه و زياد در بعضي از توليدات به بسته بندي توجه نميكنند!؟
مشكلاتي مثل طراحي بد توپي نگهدارنده ديسك داخل قاب كه يا باعث در آمدن ديسك از جاي خود شده و تا به دست ما برسه كلي خط افتاده روي ديسك! مثل همين امروز كه دو تا كار جديد به دستم رسيده كه يكيش از كاراي Sony Pictures هست ديسك افتاده بود داخل قاب و كلي خط هاي ناجور روي ديسك افتاده واقعا يكي از بدترين قاب هاي بلوري كه سوني از اون استفاده ميكنه محصولات amaray هست!
و يا مثل قاب هاي Steelbook كه Disc holder از پلاستيك خشك ساخته ميشه و بايد ديسك را با فشار از جاي خود خارج كني! در بعضي از كارها واقعا به سختي ديسك خارج ميشه و جاي توپي قاب ميفته روي انگشت دست!
سيني ديسك در كاراي digipak از پلى پروپلين ساخته ميشه كه پلاستيك خشكه, در بعضي از كارها توپي سيني تو قالب گيری از حد استاندارد كوچكتره و ديسك اصلا تو جاي خودش ثابت نيست و به راحتي بيرون ميوفته! خودم چند تا كار دارم كه مجبور شدم با حرات و نوك سوزن كمي قلاب هاي نگهدارنده ديسك را از هم باز كنم تا بتونه ديسك را نگه داره!
تو قاب هاي بلوري به نظر من كاراي Elite كمپاني viva خيلي با كيفيت تر و بهتر از amaray يا scanavo هست, مشكل قاب هاي amaray نداشتن حلقه برجسته دور توپي قاب هست! بطوري كه ديسك كاملا مي چسبه كف قاب! خود توپي هم ارتفاع زيادي داره و نميتونه ديسك را ثابت نگه داره و ديسك لق ميزنه تو قاب! اون حلقه برجسته دور توپي باعث ميشه ديسك با فشار به توپي بچسبه و با يك فشار اندك به توپي ديسك بيرون بزنه, اما تو اكثر توليدات amaray اين حلقه برجسته نيست! حالا چرا نميدونم!
اين قاب هاي Eco-Box هم كه ديگه شاهكار هستند! پشت و روي قاب را با اشكال مختلف خالي ميكنند براي صرفه جويي و اينجور حرفها, قاب كاملا موقع خارج كردن ديسك دفرمه ميشه!
تو خيلي از توليدات دي وي دي يا بلوري ها كاور فيلم از قاب بزرگتره و از نايلون روي قاب بيرون ميزنه! دليل هم باز فكر ميكنم كوچيك تر بودن نايلون روي قاب هست! چرا بالا و پائين قاب هاي دي وي دي و بلوري را باز ميزارن؟ ميشه بعد از كار گذاشتن كاور فيلم دستگاه دو سر قاب را مثل كنارهاي قاب دوخت پلاستيك بزنه تا كاور كاملا در جاي خودش ثابت بشه؟
چرا بعضي از دي وي دي ها قاب شفاف دارن و بايد كاور فيلم چاپ دو طرفه داشته باشه اما فقط روي كاور چاپ داره و از داخل كاور سفيده در صورتي كه قاب شفاف هست و بايد كاور از داخل هم چاپ داشته باشه! يا همين قاب هاي آبي بلوري در بعضي از كارها كاور چاپ يك طرفه داره؟ و داخل قاب سفيده؟ اصلا به نظر من نبايد قاب هاي بلوري را از داخل شفاف طراحي ميشد! زيباترين چاپ هاي داخلي هم جلوه اي نداره تو قاب آبي!
تمام اين سوالات را من از چندين كمپاني توليد كننده پرسيدم اما هيچ جوابي درستي به من ندادن! شايد با توليد كننده هاي قاب وارد مذاكره بشم
چند روز پيش خدمت يكي از دوستانم بودم كه خيلي نسبت به ايشون ارادت دارم, جمعي بود و صحبت از صدا و تصوير, معمولا در اين شرايط كه قرار ميگيرم سعي ميكنم كناري بنشينم و سكوت كنم و به حرف ديگر دوستان گوش كنم شايد چيزي جديد ياد بگيرم و هم آدم هاي اطرافم را خوب ميشناسم و عيارشون مياد دستم.
بارها بهم گفته شده ميگن تو فقط دنبال سيستم هاي كلاس بالا هستي و نوشته هات زياد به كار علاقمندان فيلم ديدن نمياد! خيلي در ايمل هاي كه به من زده ميشه از من مي خواهند در مورد سيستم هاي ارزان بنويسم و بيشتر اين محصولات تجاري را معرفي كنم, من به اين دوستان عزيز گفتم و ميگم من دوست دارم مخاطب من با مسائل پايه آشنا بشه تا بتونه يك انتخاب درست داشته باشه تا اینکه به فکر دکوراسیون اتاق نشیمن منزل باشه!
اون روز پيش دوستم كه بودم باز شنيدم گفته ميشد برزين كه فقط دنبال سيستم هاي گران هست! البته با شوخي گفته ميشد, اما اصل مطلب را ميرساند.
لازم بگم به همه دوستان ما اينجا داريم از HT صحبت ميكنيم, اصل سيستم هاي سينمايي Entertainment هست و در اين دنياي بزرگ كه هر روزه محصولات بيشماري وارد بازار ميشود و اكثرا اين محصولات فقط براي كاربردهاي خانگي و خانواده طراحي ميشود, واقعا براي من اين امكان وجود ندارد در مورد اين همه توليدات متنوع كه خوشبختانه در ايران خيلي به روز وارد ميشه مطلب بنويسم!
قسمتي از اين محصولات در كلاس بالاتر و Hi-End توليد ميشوند, كيفيت طراحي در محصولات متوسط به نسبت تجاري ها خيلي دقيق تر و اجرايي تر است و ميشه گفت صدا و تصويري كه نمايش ميدن كمتر ايرادات رايج را داره, محصولات Hi-End كاملا از نظر طراحي الكترونيك و ساخت قطعات متفاوت هستند, كمپاني ها براي ساخت يك محصول Hi-End از بهترين طراحان مدارات الكترونيكي استفاده ميكنند حتي در مواردي از چندين نفر براي طراحي قسمت هاي مختلف يك آمپلي فاير يا پلير استفاده ميشه تا دقيق ترين بازدهي را محصول توليد شده داشته باشه, همينطور براي ساخت يك محصول با كيفيت از كمپاني هاي معتبر در ساخت قطعات مختلف كمك گرفته ميشود تا نتيجه آنچه طراح اوليه اون محصول خواسته شود.
براي شروع درك صدا و تصوير نياز به پلير و نمايشگر و كابل رابط مناسب و استاندارد شده از كمپاني معتبري هست, نه تبليغات مجلات! اگر شما كه مي خواهي شروع كني به ياد گيري و درك صدا و تصوير پلير و آمپلي فار خوبي در كنار بلندگو و كابل مناسب نداشته باشيد نميگم امكان نداره اما كار برات سخت ميشه و ممكنه راه را اشتباه بري, يك فيلم غير اورجينال در بهترين پلير و سيستم صوتي نميتونه صدا و تصوير دقيقي از فيلم به شما بده, همينطور فيلمي اورجينال در يك پكيج سينمايي تجاري نميتونه توانايي هاي خودش را نشان بده چرا كه اينقدر صدا و تصوير خود سيستم مشكل داره كه جاي براي كيفيت واقعي فيلم نميمونه, نكته ديگه انتخاب فيلم مناسبه هر فيلمي براي شروع كار نميتونه جزئيات خوبي به شما بده, بعضي از فيلم ها بروي پليرهاي كلاس متوسط هم حتي تصوير خوبي ندارند و بايد حتما بروي يك پلير Hi-End و كابلي با Purity بالا نمايش داده بشن تا آنچه كارگردان مي خواهد را ببينيد.
اگر من زياد بروي محصولات ارزان تاكيد نميكنم نه اينكه بخوام بگم من فقط تو محصولات گرون به قول يكي از دوستان سير ميكنم! واقعا اينطور نيست! من دوست دارم شما كلاس فيلم ديدن خود را از اين محصولات تجاري جدا كنيد و به ميزان دركي از صدا و تصوير برسيد كه بتوانيد نقاط قوت و ضعف يك سيستم را به سادگي درك كنيد. و از هم تشخيص بديد.
من گفتم اگر يك پكيج سينمايي هم داريد با خريد فيلم هاي اورجينال امكان تجربه صدا و تصوير خوبي را پيدا ميكنيد اما نميشه به واقعيت سورس نزديك شد, يك سيستم تجاري را نميشه مرجع قرار داد و با آن صدا و تصوير تست كرد, سيستمي كه Neutrality خوبي تو صدا و تصوير نداره كاربر خود را به راه اشتباه ميبرد و سطح انتظار شما را از صدا و تصوير كم ميكند, سيستم هاي تجاري و خيلي ارزان قدرت نمايش تفاوت هاي صدا و تصوير يك فيلم را ندارند, و نميشه اطمينان داشت اين صدا و تصويري كه اجرا ميشود درست و نزديك به خواسته كارگردان فيلم هست.
تفاوت صدا و تصوير در سيستم هاي Hi-End خيلي نسبت به محصولات تجاري متفاوت هست, اما اين تفاوت در بين كامپوننت هاي كلاس بالا بيشتر به طراح اون كامپوننت بر ميگرده كه از چه جنس صدا و تصويري خوشش مياد, براي مثال پليرهاي تصويري ساخت اروپا نسبت به ژاپن در كاليبره كردن رنگ خيلي متفاوت هستند و تصاويري با رنگ هاي پر حرارت پخش ميكنند درست مثل نمايشگرهاي اروپاي اما محصولات ساخت ژاپن بيشتر تاكيد به اجراي نزديك به سورس دارند, چيزي كه در مورد آمپلي فايرها كاملا متفاوت هست معمولا آمپلي فايرهاي ژاپني خيلي پر قدرت و افكتو طراحي ميشوند اما در آمپلي فايرهاي ديجيتال ساخت اروپا صدا بيشتر به سمت HIFI نزديك هست تا سينمايي!
توصيه هميشگي من به دوستان اين هست كه اگر امكان تهيه يك سيستم كامل را نداريد از پلير و نمايشگر شروع كنيد و بعد به سراغ صدا برويد, در انتخاب فيلم هم دقت كنيد خيلي از فيلم هاي نسبتا قديمي صدا و تصوير خيلي بهتري نسبت به كارهاي جديد دارند, البته اين مساله نسبي است.
دي وي دي هاي صوتي پس از يك سال از ورود ديسك هاي SACD در سال 2000 ميلادي با هدف رقابت با اين فرمت جديد صوتي وارد بازار شد.
دي وي دي صوتي امكان ذخيره اطلاعات صوتي بصورت (lossless) را دارند, و با بيت ريت و فركانس نمونه برداري Bit24/KHz192 براي دو كانال استريو و Bit24/KHz96 براي 5.1 كانال صدا اطلاعات صوتي را در خود ذخيره ميكند.
بسته به سفارش تهيه كننده اثر كمپاني توليد كننده از ديسك هاي (DVD-5) براي ديسك هاي با تراك استريو و بدونه ويدئو و از ديسك هاي (DVD-9) براي آثاري كه همران با موزيك ويدئو يا معرفي تصويري خواننده و سازندگان موزيك است استفاده ميكنند. در مواردي هم از ديسك هاي (DVD-18) براي توليداتي كه همراه با موزيك ويدئو با صداي دالبي يا dts در يك سمت و سمت ديگر موزيك با تراك 5.1 هستند استفاده ميشود. البته در اکثر تولیدات دی وی دی های صوتی از (DVD-9) استفاده میشود.
در دنياي HIFI علاقمندان DVD-Audio ديسك هاي با تراك استريو را ترجيح ميدهند چرا كه حجم داده هاي ذخيره شده بروي ديسك بيشتر و ميزان فشرده سازي كمتر است. در ضبط صداي 5.1 بروي دي وي دي هاي صوتي اين امكان هست كه براي كانال های جلو از بيت ريت Bit24/KHz192 و براي كانال هاي ساراند از بيت ريت Bit24/KHz96 برای كاهش حجم ديسك استفاده كرد.
DVD-Audio به نسبت رقیب ممتاز خود SACD مشكل بزرگي دارد كه باعث شده زياد Audiophile ها از اين فرمت استقبال نكنند پخش اين فرمت در DVD Video پليرها است, دي وي دي پليرها در بهترين كلاس و با بهترين طراحي صوتي باز صداي موزيك خيلي جالبي به نسبت يك سي دي پلير استاندارد ندارند, البته باز به نوع آمپلي فاير و بلندگو بستگي داره كه چقدر به پاسخ فركانسي حساس باشند, هرچقدر پاسخ فركانسي نزديك تري به سورس داشته باشند صداي يك دي وي دي پلير بيشتر افكتي پخش ميشود, چيزي كه در صداي فيلم تائيد ميشه اما در موزيك نه.
Meridian Lossless Packing
به تازگي كمپاني انگليسي Meridian فرمت جديدی براي ضبط صدا بروي ديسك هاي دي وي دي ارائه كرده (MLP) كه با كمترين ميزان فشرده سازي سي دي هاي صوتي را بروي دي وي دي ضبط ميكند. اين كمپاني پلير مدل Meridian 808.2 نيز توليد كرده كه از فرمت MLP پشتيباني ميكند, نميشه نظر داد اين پلير با روش ضبط MLP صداي بهتر از ديگر فرمت ها و پلير ها دارد چون هر طراحي الگوریتمهای خاص خودش را دارد و ادعا ميكند نتيجه صوتي بهتري ارائه ميكند.
The importance of acoustic is not less than hifi in hometheater , but unfortunately it is
Considered rarely and most of the reviewers want most sound and picture in a hometheater system.
One of the points which should be considered is the efficiency Rate of voice in a hifi system or in a hometheater which has straight relation to the acoustical condition of the place.
If your hometheater system sets in the non acoustic room, the efficiency of the DSP power and its effect on audience will decline extremely.
Accurate using of rockwool on the floor and roof will increase the resolution of sound channels extremely and it causes to feel a sound effect when it is starting until fading.
Set the diffuser on the back of main speakers left and right walls and back of the hall has an effective help to control the sounds in hall.
In the flats or small house isolating the roof and floor is pretty hard so we could use diffuser pieces which are ready for use, if they set correctly, you have well result too.
I should say that correct place of diffuser depends on the room dimension ,kind of speakers, distance between walls, you should not buy some diffuser and set the on those places then expect well result because this work needs lots experiences to find the best place on any walls.
Similarly that lack of suitable diffuser in the hall has negative effect on the sounds, bad using of diffuser or consumedly has worse effect than its lack.
If in the isolated room is used lots diffuser and in appropriate places system efficiency decline specially it has negative on of sound power.
Created sound from a sound source because of clashing to the walls roof floor and furniture reflexes then is heard, it is because of this when we speak in an empty room our voice has lots reflexion, but when furniture add this reflexion decreases dramatically.
Created sound from a hifi system or a hometheater is heard because of spreading from mentioned sources.
Measuring of loyalty of a sound to its source has straight relation to acoustical condition and place of spreading.
In hometheaters if sound has lots reflexion sound effects will be twisted and audience can not feel well resolution and perfect moving of the sound effect from the start point until fading, it will cause we think our amplifier or the system has a weak DSP power.
If a room covers with lots diffuser spread sound from speakers will be absorbed lots and we have not accurate reflexion and the result is less sound power, the sound effect cut during moving between tow channels .
A room which has a controlled reflexions increases the sound system power dramatically, so we have sweet and neutrality sound in music and more dynamical
Effect with high vibrancy in movie
good luck