Home Theater Center
مرکز بررسی سیستم های صوتی و تصویری
فناوري DSP-Digital Sound processingمنحصر به كمپاني ياماها است و در سال 1986 براي اولين بار با ورود سيستم هاي (Dolby Analog SR) معروف به Dolby Surround در سيستم هاي صداي سينماي از آن استفاده شد, و مورد تائيد شركت دالبي و كمپاني هاي سازننده تجهيزات سينماي قرار گرفت.
با ورود صداي دالبي به خانه ياماها اولين نسل از آمپليفايرهاي Dolby Pro Logic را با پردازشگر DSP وارد بازار كرد كه با پليرهاي (LD (Laser Disc صداي شبيه به سالن هاي سينما را به خانه ها آورد.
پيشتازي ياماها با اين فناوري منحصر به فرد باعث شد اين كمپاني واحد هاي تحقيقاتي گسترده اي را براي كار بروي نسل هاي جديد تر پردازشگرهاي صدا ايجاد كند, ياماها در ميكسرهاي صدا و آلات موسيقي ديجيتال نيز از DSP استفاده كرد كه باعث شد اين كمپاني در بين دوست داران موسيقي هم جايگاه خوبي پيدا كند و هم اكنون نيز خيلي از دوست داران موسيقي ياماها را با ارگ هاي موسيقي و ميكسرهاي صوتي مي شناسند.
با ورود سيستم DVD و راه پيدا كردن Dolby Digital به خانه فناوري DSP جزء اصلي آمپليفايرهاي ياماها شد اولين آمپليفاير ياماها مجهز به پردازش گر Dolby Digital مدل RX-V495 بود كه با 6 Cinema DSP شروع قدرت مندانه اي براي ياماها به حساب مي آمد.
عمق صداي ايجاد شده توسط چيپ DSP باعث ميشود بيننده صداي افكت هاي فيلم را از وراي پرده نمايش احساس كند و خود را در يك فضاي بزرگ تر از آنچه در آن قرار دارد ببيند, محل قرار گيري بلندگوها تا حدود زيادي مخفي ميشود و احساس مصنوعي بودن صدا كم ميشود.
حركت افكت ها عمق پيدا ميكند و محدوديت فضا از بين ميرود, يك آمپليفاير ديجيتال مجهز به چيپ DSP قدرتمند حركت صداي افكت ها را بين كانال هاي صدا كنترل ميكند و اجازه نمي دهد صدا از يك كانال به كانال ديگر پرتاب شود, تصور كنيد صداي حركت گلوله اي از كانال سمت راست جلو به سمت كانال ساراند سمت چپ است, در يك محيط صوتي فاقد DSP مناسب بيننده صداي گلوله را در يك پيك صوتي از كانال سمت راست جلو شنيده و ادامه صداي افكت را در كانال ساراند سمت چپ ميشنود. اما هيچ احساس حركتي در فاصله بين دو كانال احساس نميكند.
مدار DSP بين كانال صوتي سمت راست و ساراند چپ يك مسير صوتي مجازي ايجاد ميكند و با اتصال اين دو نقطه در وسط اين مسير يك راه صوتي ايجاد ميكند كه صداي گلوله از ابتداي حركت از كانال صوتي جلو در يك ريل صوتي به نرمي بين كانل جلو و ساراند از كنار گوش بيننده رد شده و به كانال ساراند ميرسد.
اين ريل هاي صوتي مانند يك هاله مجازي بيننده را در خود ميگيرد و از پرتاب شدن افكت ها و مصنوعي بودن فضاي صوتي جلوگيري ميكند.
آخرين فناوري پردازش صداي ديجيتال (Cinema DSP-HD3) است.
در اين فناوري جديد تلفيقي از پردازش صداي ديجيتال و كانال هاي صوتي حقيقي همزمان استفاده ميشود.
ياماها در امپليفايرهاي كلاس A خود از تركيب كانال (Front Effect) و DSP استفاده كرده است, در سيستم HD3 از دو كانال (Rear Effect) نيز استفاده شده است.
تاثير كانال هاي افكت جلو درعمق دادن به صدا بسيار زياد است و حركت افكت هاي صوتي را از وراء پرده نمايش زياد ميكند, با اضافه شدن دو كانال Rear Effect عمق صداي ساراند بسيار كامل ميشود.
چيپ DSP با تشخيص افكت هاي دور دست و جدا سازي اين افكت ها قبل از لحظه شنيده شدن افكت اصلي و ارسال آن به كانال هاي افكت مجازي جلو و عقب احساس حركت صدا از فاصله دور و نزديك شدن ان به بيننده را بسيار زياد ميكند.
در سالن هاي كوچك نياز به كانال هاي Front Effect و Rear Effect نيست, خود چيپ DSP به خوبي اين محيط مجازي را ايجاد ميكند اما در يك سالن بزرگ تاثير DSP كم ميشود و نياز به كانال هايFront Effect و Rear Effect احساس ميشود.
نزدیک به ۱۰ سال تجربه من در زمینه سیستم های سینمایی ثابت کرده هیچ برندی قدرت DSP آمپلی فایرهای یاماها را ندارد, در آن شك نكنيد.
من زياد از HIFI خوشم نمياد براي همين دوست ندارم زياد وارد اين جريان منفي بشم, اين مطلب كوتاه را همينطوري نوشتم, شايد براتون مفيد باشد.
بر حسب این که تقویت کننده چه مقدار از یک پریود کامل (T) سيگنال AC ورودي را تقويت كند, آن را در يكي از كلاس هاي A,B,AB يا C باياس مي كنند.
تقويت كننده كلاس A
در اين نوع آمپلي فاير سيگنال الكتريكي از دو طرف مثبت و منفي, به يك اندازه تقويت مي شود, نقطه كار ترانزيستور بايد طوري انتخاب شود كه هيچ قسمتي از سيگنال (مثبت يا منفي) حذف نشود. در اين كلاس تقويت كنندگي اعوجاج سيگنال تقويت شده در خروجي بسيار كم است.
تقويت كننده كلاس B
در اين كلاس كمي كم تر از سيگنال متناوب ورودي تقويت مي شود, زيرا ديود بيس اميتر را باياس نمي كنند, به علت باياس نشدن ديود بيس اميتر قسمت كمي (حدود 6/0 وليت در ترانزيستور سيليسيم از سيگنال تقويت نخواهد شد, در اين كلاس اعوجاج سيگنال تقويت شده خروجي زياد است.
تقويت كننده كلاس A/B
نقطه كار آمپلي فاير در اين كلاس بين كلاس A و B قرار مي گيرد, معمولا ديود بيس اميتر آمپلي فاير را در آستانه هدايت سيليسيم حدود 6/0 ولت باياس مي كنند, در اين صورت اين تقويت كننده فقط نيم سيكل هاي مثبت يا منفي را تقويت ميكند, تقويت كننده نيم سيكل مثبت يا منفي بستگي به نوع ترانزيستور NPN يا PNP دارد. اعوجاج سيگنال خروجي در اين كلاس اندكي كم تر از كلاس B است.
تقويت كننده كلاس C
در اين نوع تقويت كننده فقط قسمت كمي از نيم سيگنال مثبت يا منفي بسته به نوع ترانزيستور NPN و PNP تقويت مي شود باياسينگ بيس اميتر معمولا به طور معكوس انجام مي گيرد.
بسته به طراح و كيفيت ترانزيستورها و ديگر قطعات به كار رفته كيفيت سيگنال خروجي در كلاس هاي A,B,AB مي تواند نتيجه معكوس داشته باشد! اينطور نيست يك آمپلي فاير كلاس B در خروجي اعوجاج بيشتري از كلاس A داشته باشد, صداي يك آمپلي فاير از فيلترهاي مختلفي ميگذره تا توسط بلندگو به گوش ما ميرسد, خود بلندگو و كراس آور آن گاهي بزرگترين فيلتر منفي بحساب مي آيد, نتيجه سيگنال به دست آمده در زير اسكوپ خيلي متفاوت با آنچه است كه در نهايت از بلندگو شنيده ميشود.
من هميشه به اين دوستان گفتم اين كه من بيام در مورد مشخصات كاتالوگي يك محصول صحبت كنم واقعا از نظر من هيچ ارزشي نداره! يا اينكه من برم تو فروشگاه انواع پنل هارو ببينم و با حدس گمان اينجا براتون مطلب بنويسم اصلا كار درستي نيست, به هيچ عنوان هم نميشه هيچ مدلي از هيچ برندي را با شرايط واقعا نا مطلوب فروشگاهي در موردش صحبت كرد, نه تو ايران تو قلب اروپا هم همين شرايط هست, تعداد زيادي پنل LCD يا Plasma همگي وصل به يك يا چند سويچر حالا جديدا HDMI كه خودش فاجعه هست براي تصوير! و سورس هم در فروشگاه هاي كوچيك معمولا ديسك هاي دمو برندهاي مختلف و در فروشگاه هاي بزرگ هارد ديسك پليرهاي كه تصاوير HD ذخيره شده را پخش ميكنند,نه سورس مناسبي هست نه سيستم انتقال تصوير شرايط حتي استاندارد داره و نه نمايشگرها كاليبره شدن! معمولا بروي يكي از بهترين حالت تنظيمات خود كارخانه قرار دارند! تصاوير نمایش داده شده هم يا كارتون هستند يا تصاوير طبيعت كه هيچ كدوم به هيچ عنوان بدرد تست نميخورند, حتما دارين فكر ميكنيد بايد فيلم (Underworld: Evolution) باشه؟ آره واقعا هم همينطور هست, براي تست تلويزيوني نياز به تصاويري با ميزان رنگ سياه بالا, رنگ هاي سرد و گرين بالا هست,(البته گرینی بودن فیلم بیشتر برای تست پلیر و کابل مناسبه تا نمایشگر) حالا اگر بخوام از Underworld لحظاتي جدا بشم ميرم سراغ (Terminator Salvation) با اون Texture فوق العاده اين فيلم, اينارو نميگم كه از فيلم هاي مورد علاقم دفاع كنم, دوستان اگر اين فيلم هارو تجربه كنند البته نسخه اورجينال با پلير درست حسابي خودشون نظر منو تائيد ميكنند, اطمينان داشته باشيد.
براي تست يك نمايشگر تلويزيوني نياز به زمان هست, اول بايد كابل و پلير مناسب به نمايشگر وصل بشه, همراه با حداقل دو تا فيلم مناسب تست, بعد تازه كار شروع ميشه, کالیبراسیون تصویر مهم ترين بخش كار كه خودش نياز به تجربه و آگاهي از تناليته رنگ, الگوریتم هاي مختلف و... داره شروع ميشه اينجا رو مطالعه كنيد دوست خوبم جناب تقوي توضيح شيوايي داده.
خوب ميشه در مورد تفاوت هاي مثل تعداد ورودي ها و خروجي ها, كيفيت ساخت بدنه و اينطور مسائل صحبت كرد, دوستاني هم در فروم هاي مختلف اين كارو حالا تا جاي ممكن و تجربه داشته انجام ميدن كه جاي تشكر داره, ميتوانند تا حدودي كاربران را راهنمايي كنند, اما نميشه در مورد كيفيت تصور به اين سادگي ها نظر داد! اصلا اول بايد ببينيم كيفيت تصوير كه همه دنبالش هستيد به چي ميگن؟ از كجا ميشه فهميد اين نمايشگر تصوير خوبي داره يا نه؟ آيا دو ساعت با سورس استاندارد و فيلم تستي مناسب با نمايشگر سركله زديد؟ انواع تنظيمات موجود را هم بروي نمايشگر و هم بروي پلير اعمال كرديد؟ تنظيمات پلير اهميت كمتري از خود نمايشگر نداره, اگر با ويدئو پليرهاي Hi-End كار كرده باشيد متوجه ميشيد تنظيمات تصوير اين پليرها خيلي بيشتر از نمايشگر شماست! و هر كسي نمیتونه تصاوير يك پلير Hi-End كاليبره كنه, هرچقدر كلاس سيستم بره بالا استفاده از آن نياز به تجربه بيشتر داره, اگر تمام اين شرايط فراهم باشه ميشه گفت تست درستي و دقيقي از فلان مدل برندي انجام دادم و بيام اينجا در موردش تحليل بنويسم.
خوب كدوم يكي از اين شرايط براي من فراهم هست تا من براتون از انواع نمايشگرهاي رايج تحليل بنويسم؟ منزل فاميل كه كلا تعطيل هست! همگي مجهز به جديد ترين مدل LCD بازار هستند, ولي از صبح ماهواره داره اجراي زنده ميكنه براشون تا لحظه اي كه دكمه خاموش تلويزيون را فشار ميدن و از هوش ميرن آخر هفته هم كه خيلي خسته ميشن سر راه 2تا دي وي دي از كنار خيابون ميخرن 1000 تومان يا به ويدئو كلوپ سر كوچه زنگ ميزنند براشون همون ديسك هاي 1000 تومني را ميفرستن در خونه2500 تومان پليرها هم كه همگي Hi-End Dareh piteh ميمونه دوستانم كه زير دست خودم بودن خوب يه چيزاي دارن بد نيست البته موارد خاص هم هستند كه براي خود من مرجع حساب ميشن, ولي خوب مشكل قيمت بالاي پنل هاست, جالبه بدونيد در 90% موارد دوستان پلاسماي كورو 60 اينچ دارن, خوب من چه كار كنم؟ مگه چند نفر ميخوان اين پنل بي نظير را بخرن كه من در موردش مطلب بنويسم؟ من يا بايد از محصولات رايج بنويسم كه خوب برام كمي سخته شرايط مطلوب را پيدا كنم, يا اگر از برندي گران تحليل مينويسم بايد نكته هاي آموزنده براي مخاطب من داشته باشه, در غير اين صورت هيچ فايده اي نداره من بيام اينجا كلي از برندي عالي صحبت كنم بدونه اينكه خواننده چيزي ياد بگيره, البته اين نظر منه خيلي ها در سراسر دنيا تحليلشون را مينويسند كه بگن ما بيشتر ميدونيم! اما من اين كاره نيستم! تا چيزي را اونجور كه دوست دارم نه در بهترين شرايط در حد استاندارد كه بالا گفتم براي من فراهم نباشه در هيج مورد از هيچ محصول صوتي و تصويري تحليل نخواهم نوشت. چرا؟ چون مخاطب من روي حرف من حساب ميكنه و با نظر من محصولي از برندي را انتخاب ميكنه, البته من هميشه گفتم نظرات من تجربيات شخصي منه و نميتونه مرجع كاملي براي شما باشه, اما من هميشه سعي ميكنم بدونه در نظر گرفتن منافع اشخاص مختلف و يا داخل كردن نظرات شخصي خودم در مورد محصولي صوتي و تصويري تحليل بنويسم, مهمترين جيز براي من مخاطب Home Theater هست.
نکته
دوستانی که دنبال خرید LCD يا Plasma هستند اول به نياز خود و سورس ويدئوي كه در اختيار دارند توجه كنند, براي سريال ديدن و تماشاي ماهواره دنبال سوني و سامسونگ نريد, پنل هاي سوني و سامسونگ حساسيت زيادي به سورس و كابل دارند, زياد ديدم LCD با ارزش سوني را خريدن و بعد گفتن چرا صورت آدم ها روي برنامه هاي آنالوگ محلي يا ماهواره پوكيده هست؟ يا اينكه پلاسماي پاناسونيك و پايونر را خريدن و بعد از مدت كوتاهي لوگوي شبكه مورد علاقه (burn in ) شده گوشه تصوير! باور كنيد بارها به من گفتند LCD سوني خريدم ولي اصلا راضي نيستيم! كيفيت نداره! رنگ ها آبكي هست؟ خوب من اصلا سوال هم نكردم سورس چيه؟ كابل چيه؟ با اينكه چرا براي دي وي دي پلير تجاري و رسيور ماهواره پنل فول اچ دي سوني يا سامسونگ ميخريد؟! بعد ميگين كيفيت نداره! خيلي هم راحت نظر ميدن! فلان مدل خونه فاميل ديدم آقا اصلا خوب نيست! من انتظاري هم از مردم عام ندارم! عقب افتادگي اين ملت در صدا و تصوير خيلي بدتر از اين هست كه با حرفهاي من درست بشه, براي من خواننده Home Theater مهم هست, من نظرم و تجربم را مينويسم هركي خواست گوش بده هركي نخواست بره پنل فول اچ دي سامسونگ بخره باهاش ماهواره نگاه كنه.
شايد براتون جالب باشه بدونيد پهناي باند فركانسي كه براي چهار شبكه ماهواره اي رايگان اختصاص داده ميشه در اروپا براي يك Local TV ديجيتال استفاده ميشه, كه تازه اون هم كيفيت چنداني نداره! حالا اينجا ميرن پنل فول اچ دي ميخرن براي ماهواره و سريال ديدن! به قوطي اين گيرنده هاي ماهواره دقت كنيد, حالتون بد ميشه! تازه نميدونيد از چه طراحي و قطعات بي كيفيتي داخلش استفاده شده! تصوير و صدارو با چه ميزان حجم بيت ريت تبديل ميكنه به خروجي هاي آنالوگ ابتدايي! و... خوشبختانه مخاطب اينجا فيلم بجزء ورژن US و UK نگاه نميكنه كه از من شاكي بشه
هرچي دقت تصوير يك نمايشگر بالا بره تصاوير با بيت ريت پائين و خطوط افقي و عمودي كمتر را بي كيفيت تر پخش ميكنه, خيلي ساده بگم همانطور كه يك تصوير وضوح بالا را با پلير و كابل مناسب زيبا و لذت بخش پخش ميكنه, نويز ديجيتال را هم بيشتر پخش ميكنه, اين خيلي ساده هست اگر بهش فكر كنيد.
برندهاي مثل LG نسبتا تيونر بهتري از ديگر برندهاي تلويزيون ساز مطرح داره, نه اينكه ال جي دقت تصوير بدي داره كه منابع SD بهتر پخش ميكنه, بهتره بگم سيستم DNR- Digital Noise Reduction ال جي از نظر من بهتر عمل ميكنه و ميزان نويز و آشفتگي تصوير در پنل هاي ال جي كمتر از ديگر برندهاي مطرح است.
در آخر بايد دوباره برگردم به صحبت اول كه تا شرايط مناسب نباشه نميشه در مورد كيفيت يك نمايشگر نظر درستي داد, و اينكه اگر از هر برند مشهور يك مدل را در كلاس ساخت مشابه كنار هم بزاريد با پليري Hi-End و كابلي كه مناسب همان پنل باشد به سختي ميشه دقيق گفت كدام تصوير بهتري داره! تفاوت ها در سبك تصوير هر شركت هست, شايد تصوير عالي كه ال جي با كابلي معتبر پخش ميكنه روي سوني يا سامسونگ خوب جواب نده! پس نميشه گفت سوني بده! فناوري ها خيلي به هم نزديك شده و خيلي از كمپاني ها توليدات مشترك دارند بدونه اينكه مشتري بداند. اگر دنبال اين نباشيد كه كي چي خريده شما بهترشو بخريد, با كمي تحقيق و تجربه امكان انتخاب مدلي مناسب انتظار و شرايط شما زياد سخت نيست.
در سالی که گذشت سه تا فيلم تست صدا و تصوير فوق العاده داشتند, همگي روي دي وي دي و بلوري در چندين سيستم High End تست شدند.
اگر دنبال دي وي دي يا بلوري هستيد حتما اين سه عنوان را تهيه كنيد.
Transformers: Revenge of the Fallen
Terminator Salvation
Star Trek
چند فيلم زير هر كدام به نوعي تست صدا و تصوير خوبي داشتند,البته همگي براي سال 2009 نيستند.
Indiana Jones and the Kingdom of the Crystal Skull صدا و تصوير
The Mummy: Tomb of the Dragon Emperor صدا و تصوير
Underworld: Rise of the Lycans صدا و تصوير
G.I. Joe: The Rise of Cobra در صدا
The Final Destination 4 در صدا
Fast & Furious 4 در صدا
فيلم ها ديگه اي هم بودند كه روي دي وي دي و بلوري تست كردم, اين چند عنوان بيشتر از نظر من امتياز مثبت گرفتند.
مدت زیادی هست هیچ تحلیلي از فیلم های دی وی دی نوشته نشده! بعد از شروع دوباره Home Theater كه اصلا تحليل نوشته نشده! اين اصلا خوب نيست, بيش از اندازه به فرمت بلوري پرداخته شد, و حق دي وي دي اين وسط داشت ضايع ميشد. امروز فرصت شد يه نگاهي به دي وي دي قسمت چهارم سري فيلم هاي X-Men بندازم, و تحليل مختصري ازش بنويسم.
X-Men در هر چهار قسمت رنگ هاي گرم و Grain نسبتا به جا و كنترل شده اي داره, در قسمت دوم و چهارم ميزان گرين كمتر هست, بلعكس قسمت اول و بخصوص سوم كه گرين نسبتا بالاست! در قسمت سوم (The Last Stand) كنار درياچه و ديدار Jean با Scott ميزان گرين و نويز در پس زمينه افتضاح بالاست اما در كل قسمت سوم تصوير خوبي داره, صدا هم كه عالي, روي دي وي دي تراك dte-es 6.1 دارد و روي بلوري DTS-HD Master Audio 6.1
تصوير Origins: Wolverine تا حدودي شبيه به قسمت اول هست, مخصوصا سكانس هاي داخل كافه و مبارزه در شب منو ياد تصوير كدر با كنتراست پائين در قسمت اول ميندازه, تصوير در كل فيلم يك دست نيست! در سكانس هاي وضوح و كنتراست ميشه گفت خوبه و در سكانس هاي ضعيف هست! صحنه بيرون آمدن Logan از داخل مخزن آب يكي از صحنه هاي مهم براي كارگردان بوده و هرچي داشته براي خوب درآمدن اين صحنه گذاشته! ميشه گفت وضوح تصوير خوبي هم داره اين صحنه, چيزي كه در قسمت چهارم امتياز نسبتا خوبي ميگيره يك دست بودن تصوير در سكانس هاي اگشن و سريع هست, صحنه هاي تعقيب و گريز با موتور در جنگل تصوير با جزئيات بالاي نمايش داده ميشه و مشخص در اختصاص بيت ريت روي صحنه هاي اگشن كار شده, صحنه پائين پريدن Logan از آبشار نيز با اينكه فاصله دوربين زياده اما وضوح تصوير در تمام طول صحنه بدونه ايجاد سايه در كناره ها حفظ ميشه.
چيز زيادي نميشه در مورد صداي Origins: Wolverine روي دي وي دي گفت, تراك دالبي ديجيتال 5.1 آنچنان وضوح و تفكيك بالاي به من نميداد, تنها ديالوگ نسبتا خوب شنيده ميشد, صداي افكت جريان قوي در كانال هاي ساراند نداشت! و احساس يك فضاي سه بعدي در صدا ايجاد نميشد.
كانال فركانس پائين LFE نسبتا تاثير گذار بود و خوب اجرا ميشد, انفجار كلبه جزئيات افكت خوبي داشت,هم روي فركانس پائين گرفتگي كمي احساس ميشد و هم در تفكيك قطعات پراكنده در هوا وضوح خوبي داشتيم.
اين نكته را هم بگم من خيلي در تست صدا و تصوير سخت گير هستم و به كوچكترين جزئيات اهميت ميدم, اگر جايي گفتم خوبه اطمينان داشته باشيد كه خوبه, و اگر گفتم مشكلي داشت حتما اينطور نيست كه در كل بي ارزش هست,در آن صورت اصلا تحليل نميكنم و ميگم افتضاح بود.
انتظار من خيلي بالاست و بايد صدا و تصويري كه ميبينم روي من تاثير گذار باشه تا بگم عالي يا فوق العاده هست.
X-Men Origins: Wolverine روي دي وي دي در صدا و تصوير متوسط بود.
يه كوچولو هم در مورد بلوري فيلم بنويسم كه پرونده اين فيلم در تمام موارد بسته شود.
تصوير روي بلوري با جزئيات نسبتا خوبي نمايش داده ميشه, رنگ ها درخشان تر و زيبا تر ديده ميشود, جزئيات تصوير در سكانس هاي تعقيب و گريز دقت بالاي در نمايش اجزاء صحنه داره, حتي در صحنه هاي كه دوربين به زمين نزديك است جزئيات تصوير حفظ ميشه, Texture پارچه و كت چرمي هنرپيشه خيلي بهتر نمايش داه ميشه, نماهاي كه از بالا نشان داده ميشه جزئيات تصوير در حد قابل قبول و خوبي است. رنگ هاي گرم فيلم با اينكه به خواست كارگردان آنچنان درخششي ندارند در بلوري كمي درخشان تر و يك دست تر هستند.
پيشرفت اصلي در بلوري Origins: Wolverine در صدا است, تراك DTS-HD Master Audio صداي اين فيلمو دگرگون كرده, وضوح بسيار عالي در سايش چنگك هاي Logan با فلز خيلي وضوح عالي داره به راحتي ميشه جرقه هاي ايجاد شده در فضا را به تفكيك شنيد.
صدا در کانال های ساراند قدرت داره میشه با ولوم ۴/۱ جا به جای شدن هوا را بین کانال ها حس کرد, انصافا صدا تاثيرگذار است.
به نظر من در اين مجموعه قسمت دوم (United) بهترين صدا و تصوير را داره و امتياز خوبي ميگيره, قسمت سوم (The Last Stand) هم تصوير گرم و زيباي داره اگر مشكل نويز و گرين در بعضي از سكانس ها نبود! ميگفتم خيلي خوبه, صدا در قسمت سوم به علت dts-es 6.1 بودن خيلي تاثير گذاره, كانال مركزي ساراند خيلي خوب در صحنه هاي اگشن صدا گذاري شده و ميشه گفت يك es 6.1 كامل است.
اين نكته را هم بايد بگم هر چهار قسمت X-Men صدا و تصوير تستي خوبي داره و ميتونه مرجع خوبي براي تست صدا و تصوير باشد.
اما سامسونگ، از سه بعدی کردن پلاسماهای خود هم غفلت نکرده و ۶ مدل از ۸ مدل پلاسمای فوق باریکی که به زودي راهی بازار خواهد کرد، ویژگی سه بعدی را دارند. مدلهای ۷۰۰۰ و ۸۰۰۰ پلاسمای سامسونگ با قیمتی از ۱۸۰۰ دلار تا ۳۵۰۰ دلار، میخواهند فناوری نمایش سهبعدی را به خانه مشتریان سامسونگ بیاورند.
یک ویژگی جالب تلویزیونهای سهبعدی سامسونگ این است که مجهز به پردازشگر توکار سه بعدی مجهز هستند که میتواند تصاویر معمولی دو بعدی را به نسخه سه بعدی تبدیل کند. البته باید منتظر ماند و عملا دید که تصاویر مصنوعي سه بعدی تا چه حد با تصاویر سه بعدی واقعی قابل مقایسه خواهند بود.
سونی اعلام کرده که قصد دارد تا ۱۰ ژوئن یعنی درست تا زمان شروع جام جهانی فوتبال، درنگ کند و در این زمان تلویزیونهای سه بعدیاش را عرضه کند. مدلهای LX900، HX900 و HX800 مدلهای پشتیبانیکننده از نمایش سه بعدی سونی هستند. البته سونی قصد دارد پیش از بازار امریکا، این مدلها را به ژاپنیها بفروشد، محدوده قیمت این مدلها از ۴۳۰۰ دلار تا ۵۲۰۰ دلار متغیر است. خریداران این مدلها هم مجبور هستند، عینکهای مخصوص را با قیمت تقریبی ۱۳۰ دلار بخرند. سونی ادعا میکند که کیفیت عینکهایش از عینکهای دیگر شرکتها بیشتر است. البته مدل LX ، از این قاعده، مستثنی است و هنگام خرید، عینک مخصوص هم همراه تلویزیون به مشتری داده میشود.
هدف ال جی این است که امسال ۴۰۰ هزار و سال بعد ۳٫۴ میلیون تلویزیون سهبعدی بفروشد. نخستین تلویزوین سهبعدی ال جی LD360 بود که در CES به نمایش گذاشته بود, این شرکت قصد داشت که این مدل ۴۷ اینچی را در ماه آوریل روانه بازار انگلیس كند, اما این برنامه لغو شده است و مدل LX9900 ال جی که در ماه می به انگلیس میرود، نخستین مدل سهبعدی این شرکت خواهد بود. در نیمه دوم سال جاری هم ال جی ۲ مدل دیگر تلویزیون سهبعدی را به مشتریان خود خواهد فروخت.
توشیا قصد دارد در سه ماه آخر سال میلادی جاری، تلویزیون سهبعدی را به بازار انگلستان بفرستد.
فیلیپس هم مدل سهبعدی ۹۰۰۰ را دارد که در سال جاری معرفی خواهد کرد.
وقتی فروش تلویزیون وضوح بالا از دهه ۹۰ میلادی شروع شد، هیچ شبکه تلویزیونی، برنامهای با وضوح بالا پخش نمیکرد. خریداران این سسیتمها که در آن زمان قیمتی در حدود ۱۰ هزار دلار داشت، به سختی چیزی برای تماشا پیدا میکردند که بتواند به آنها لذت نمایش ویدئوهای با وضوح بالا را نشان بدهد!
امروز هم شرکتهای بزرگی که تلویزیونهای سهبعدی میسازند، دقیقا چنین مشکلی دارند. با وجود اینکه پخشکنندههای دي وي دي و بلوری عنوان هاي بيشتري را روانه بازار كردند اما بدیهی است که تا برنامههای سهبعدی از فیلم گرفته تا گیم و برنامههای تلویونی سهبعدی فراگير نباشند این شرکتهای نمیتوانند امید زیادی براي فروش بالا در يكي دو سال آينده داشته باشند.
جام جهانی فوتبال در آفریقای جنوبی، فرصت طلایی برای این شرکتهاست, سونی در این میان جام جهانی را بسیار جدی گرفته است، این شرکت که اسپانسر جام جهانی هم است با استفاده از دوربینهای سهبعدی خود ۲۵ بازی از بازیهای این رقابت پرطرفدار را پخش میکند. سونی این تصاویر سهبعدی را با استفاده از نمایشگرهای بزرگ سهبعدی در ۷ شهر بزرگ دنیا (برلین، لندن، مکزیکوسیتی، پاریس، ریو دو ژانیرو، رم و سیدنی) به نمایش میگذارد تا به همه نشان دهد که تماشای فوتبال به صورت سه بعدی میتواند چه حس و حالی داشته باشد!
در تصویر زير یک دوربین سهبعدی را میبیند که سال پیش بازی شبکه اسکای اسپورت برای پخش سهبعدی بازی منچستر و آرسنال از آنها استفاده کرد.
سهبعدی چگونه کار میکند؟
انسانها دو چشم دارند، فاصله اندکی که این دو چشم از هم دارند باعث میشود که هر یک تصویری از زوایهای کمی متفاوت به مغز بفرستند, مغز با ترکیب کردن این دو تصویر متفاوت با هم به اشیا عمق میدهد و آنها را سه بعدی میبیند.
برای خلق تصاویر سه بعدی فناوریهای مختلفی وجود دارد.
۱- دو تصویر به پرده نمایش بتابانیم و یا از تلویزیون پخش کنیم، بعد به یاری عینکی که در یک لنز فیلتر آبی و در دیگری فیلتر قرمز داشته باشد، برای هر چشم تصویر جداگانهای درست کنیم.
۲- این بار دو تصویر پخش کنیم که پلاریزاسیون متفاوت داشته باشند، بعد از عینکی استفاده کنیم که هر لنزش تنها اجازه گذر یک تصویر با قطبیت مشخص را بدهد.
۳- این بار هم دو تصویر از تلویزیون پخش کنیم، اما به جای عینک روی صفحه تلویزیون، پوشش ویژهای بکشیم به هر چشم تصویر جداگانه بدهد. در این فناوری پوشش روی تلویزیون، کار عینک را در دو فناوری قبل انجام میدهد.
سال ۲۰۱۰، سال تلویزیونهای سهبعدی نیست، اما این سال را میتوان آغازی برای این تحول عمده دانست.
Efficiency
به معنای نسبت قدرت آکوستیکی گرفته شده به قدرت الکتریکی داده شده است که به درصد بیان میشود و همیشه کمتر از 100% است. بعنوان مثال یک بلندگو با 10% Efficiency برای اینکه بتواند 10 وات آکوستیکی صدا از آن بگیریم باید 100 وات الکتریکی به آن وارد کنیم. بازده بطور مستقیم به کیفیت سیم پیچ بلندگو و کراس آور بستگی دارد زیرا هرچه مقاومت الکتریکی سیم پیچ بالا رود تلفات انرژی بیشتر میشود.بعضی از کمپانی ها از بلندگوهای با سیم پیچ هاي از آلیاژ طلا استفاده میکنند همانطور که میدانید مقاومت الکتریکی طلا بسیار پائین است در نتیجه می توان برای بالا بردن حساسیت از سیم های بارک با دور بالا استفاده کرد.
يكي ار دلايل پائين آمدن ميزان Efficiency يك سيستم صوتي آكوستيك است, استفاده نادرست از جاذب هاي صدا مخصوصا در ديوارهاي كناري و سقف به شدت از ميزان Efficiency سيستم كم ميكند.
THD
Total Harmonic Distortion یا THD که عنوان کننده مقدار کلی اغتشاشات هارمونیکی در ایجاد دسته ای از اعوجاجات صوتی به درصد است, عدد THD اصولا هر چه كمتر باشد نمایانگر کیفیت بهتری در صدا است.
Tweeter
Tweeter هر چه وزن کمتر و بالانس بهتری داشته باشد، از حساسیت و دقت عمل بیشتری برخوردار خواهد بود. در ساختمان دیافراگم Tweeter مرغوب از مواد سبک و بسیار مقاومی چون Mylar و آلیاژ ویژه Neodymium استفاده می شود که توسط دستگاههای مدرن برش لیزری با تولرانس وزنی بسیار پائین ساخته می شوند.
( Constant Bit Rate )
در روش ضبط با متد CBR از بیت ریت ثابت استفاده می شود، تمامی قسمتهای فایل تصویری را با به حجم یکسان تبدیل می کنند و فرقی بین صحنه اي که مثلا يك ديالوگ ساده جريان دارد, با یک صحنه پر زد و خورد و اکشن نمی گذارد.
(Variable Bit Rate)
در روش ضبط با متد VBR یا بیت ریت متغیر، برای صحنه ای که یک صفحه ديالوگ ساده در جريان است, و یا فیلم تحرک زیادی نداره ، از بیت ریت با حجم کمتر استفاده ميشود و برای صحنه های پر زد و خورد برای نگه داشتن تمامی جزییات در هنگام تبدیل حجم بیت ریت را بالا می برند.