یکم بنویسم دور هم باشیم

  • پرینت

این پست های "یکم بنویسم دور هم باشیم" از اون من در آوردی های بود که جا افتاد و ادامه پیدا کرد! شایدم از اخلاق من باشه که خیلی قاطی پاتی حرف میزنم!

جدیداً برند کابل ساز بسیار مورد علاقم "AudioQuest" یک کابل HDMI 2.0 کربنی با همین اسم Carbon با قیمت خالص 200 دلار برای 1.5 متری ساخته است, در این مدل هم مثل تمام تولیدات این برند از هسته solid یا تک رشته ای استفاده شده با 5 درصد نقره و سه لایه شیلد کربن. بسیار برام جالب شده ببینم این کابل در اجرای صدا و تصویر چی برای گفتن داره! و چقدر نسبت به مدل های برتر قبلی رفتاری متفاوت میتونه داشته باشد.

امروز داشتم آخرین نسخه بلوری ترمیناتور 3 تست میکردم, این آخری یه کمبو پک با قاب اکونومی و چاپ همیشگی T3 روی اسلیپ هست, تغییری که این نسخه بروی بلوری داشته رزولوشن 1080P به جای 1080I است. تمام نسخه های آمریکایی قبلی T3 رزولوشن ناامید کننده 1080I داشتن. منم این کار فقط بخاطر اسلیپ قشنگش گرفتم چون احتمال میدادم مدتی دیگه نسخه اسلیپ دارش دیگه تولید نشه و دلم بسوزه که چرا نگرفتم, مثل بسیار کارهای دیگه! زیادم احتمال نمیدادم تغییر خاصی بروی تصویرش نسبت به قبلی ها ببینم, چرا که نه بازسازی شده بود و نه آماده شده برای 4K بود. صدا هم که همون دالبی دیجیتال نسخه اصلی. اما تصویر T3 با رزولوشن 1080P واقعاً بهتر شده! جزئیات سوژه ها خیلی بهتر شده, کنتراست بهتر شده, تصویر شارپ تر و درخشان تر شده, حتی گرین به تصویر وارد شده که نشان از وضوح بالاست و خلاصه این نسخه جدید خیلی بهتر از تمام قبلی هاست. اگر طرفدار ترمیناتور و مخصوصاً سومی هستید این کمبو جدید بهتون توصیه می کنم.

حتما میدونید من از طرفدارهای جدی نسخه های دیجی بوک هستم, میدونم انجمن ما به بزرگی طرفدارهای استیل بوک ها نیست! شایدم بخاطر این که نسخه های زیادی به صورت دیجی بوک نیست! شاید اگر به اندازه دیجی پک یا استیل بوک ها دیجی بوک داشتیم طرفدارهای بیشتری هم داشت.

یه مجموعه دیجی بوک از Jurassic Park ریلیز شده که شامل نسخه سه بعدی قسمت اول و نسخه های عادی دوم و سوم میشه, اما یک نکته جالب داره و اون نسخه های دو و سه بعدی قسمت جدید ژوراسیک پارک "The Lost World" هست! البته بروی دو دیسک مقوای! کار زیبا و حتما جالبی برای مجموعه دارهاست.

این آقای "Andrew Jone" که میشناسید؟ طراح بلندگو هستن. سابقه همکاری با Infinity و KEF هم دارن, پارسال هم یه مجموعه سینمایی PK52 برای پایونیر ساخت! جدیداً دارن برای کمپانی "ELAC" کار می کنن, و یک مجموعه سینمایی برای این شرکت طراحی کردن.

در یکی از پست های گذشته به سوالاتی که در ایمیل ها پرسیده شده بود جواب دادم, کار بسیار خوبی سوالات صدا و تصویر در یک پست ویژه به صورت عمومی مطرح و پاسخ بدم اما چون تعدادشون بعد از یک ماه اینقدر زیاد میشه که دسته بندی و دوباره نویسی این تعداد سوال واقعاً مشکل و در مواردی برای من غیر ممکن هست, در همچین پست های به تعدادی از این سوالات پاسخ میدم.

با این که من گاه نویسی می کنم ماشالله سایت در دو سال گذشته رشد مخاطب چند برابری داشته! بطوری که بعضی و شاید جدیداً اکثر مواقع نگرانم میکنه که من چطور جواب گوی این تعداد کامنت, سوال و درخواست باشم! وقتی تعداد نظرات یک پست به بالای 50 کامنت میرسه و تعداد ایمیل های من در یک روز به بالای 20 سوال افزایش پیدا میکنه! من نگران چگونگی پاسخ و از همه مهم تر آپدیت نگه داشتن سایت میشم! این سایت نیاز به یک تیم فعال نویسنده داره, چیزی که مدت هاست نداره و من تنها موندم با یک سایت خوشبختانه و با افتخار بسیار پر مخاطب ولی با یک نویسنده که خودم باشم! نمیدونم چرا  از اواخر عمر وبلاگ و شروع به کار سایت تعداد نویسندگان فعال کم شد و تعداد مخاطبین سایت افزایش زیادی پیدا کرد!

دوستان در مورد نمایشگاه های اند مونیخ و بهترین ستاپ ها سوال کردن. راستش امسال وقت زیادی برای نمایشگاه صرف نکردم و روز دوم MOC محل برگزاری نمایشگاهی مونیخ به مقصد هامبورگ برای دیدن خانواده و دوستانم ترک کردم. فکر می کنم برای من نمایشگاه های مثل IFA فرصت های مطالعاتی بهتری در زمینه سیستم های سینمایی که علاقه اصلی من هست ایجاد میکنه, جاهای مثل های اند مونیخ دیگه خیلی تکراری و دور از ایده آل های من شده و چندان جذابیتی برام نداره. به هرحال اگر بخوام خوش ترین صدای که در های اند 2015 شنیدم نام ببرم, به ستاپ Wilson Audio مدل فوق العاده "Alexia" که به نظر من ایده ال ترین ساخته ویلسون در صدا, سایز و زیبایی در تمام دوران هست با یکی از بهترین کابل های بلندگوی بسیار مورد علاقم "Nordost" به همراه سورس بی شک و بی شک خارق العاده dCS از آنالوگ ترین سورس های دیجیتال ساخته شده تا به امروز و آمپلی فایر همیشه خوب VTL اشاره کنم. جذاب ترین صدای های اند 2015 همین ستاپ ویلسون بود.

اتفاقاً چند وقت پیش ویلسون با کابل Nordost و باز با آمپلی فایر VTL در تایلند شنیده بودم, کلا هرجا کابل Nordost باشه منم همون جام. بلندگوی ویلسون با کابل Nordost آنچنان صدای با Coherency بالای اجرا میکنه که در زوایا و فواصل مختلف جنس و طول موج دریافتی از بلندگو تغییر نمیکنه! چیزی بلعکس اثر دوبلر در ستاپ این کابل با ویلسون می شنوید, یعنی با دور و نزدیک شدن از منبع صدا میزان فرکانس های بالا و پایین که دریافت می کنید کمتر یا بیشتر نمیشه, ویلسون این شاخص فقط با کابل Nordost اجرا میکنه, در هرجای سالن که بشنید یکپارچگی فوق العاده در نواحی مختلف فرکانسی دریافت می کنید. این کابل شعاع پخش فرکانس های مختلف باز و هم سطح میکنه, این اضافه کنید به صدای سورس dCS و یک آمپلی فایر خوب مثل VTL لذت خواهید برد.

امسال یکی از ساخته های سینمایی NAD شنیدم, از سری "Masters" پروسسور کاملا ماژولار M17 و پاور آمپلی فایر M27 یک ساخته متفاوت حداقل در ظاهر با تکنولوژی کمپانی Audyssey. جالبی NAD دموهای همیشگی این برند با بلندگوهای PSB هست! بلندگوی بسیار خوبی حداقل در صدای سینمایی , اما نمیدونم به چه دلیل همیشه با NAD دمو میکنه یا NAD با این بلندگو دمو میکنه؟!

آزمایشگاه Audyssey معروف ترین استاندارد اصلاح سازی فضای آکوستیکی MultEQ است که اولین بار توسط کمپانی دنن در آمپلی فایرهای سینمایی مورد استفاده قرار گرفت و در حال حاظر در تمام تولیدات مجموعه برندهای D&M مورد استفاده قرار میگیره. Audyssey معروف ترین نام در کالیبراسیون صدای سینمایی هست, اما بهترین نیست یا شاید یکی از بهترین هاست, چرا که در صدای سینمایی YPAO یاماها و MCACC پایونیر هم با رفتار بسیار افکتیو و دقیق هستند.

در مورد صدای محصول جدید NAD نمیتونم نظر خاصی بدم, یکی مثل هرآنچه از این برند در صدای سینمایی شنیدم صدا میده نه به خوبی مدل های برتر دنن و اونکیو و نه شبیه به یاماها (حداقل در تست اول)

جدیدا Classe هم یک ست پری و پاور سینمایی تولید کرده که در بخش پروسسور صفحه نمایش لمسی داره, حالا چقدر این برندها تا به امروز توانستن در بخش تولیدات سینمایی موفق باشن! و چقدر موفق خواهند بود نمیدونم. چند سال پیش پایونیر با تولید نچندان موفق SC-LX90 پرونده این نوع آمپلی فایرهای سینمایی بست.

راستی رفتم غرفه Arcam که طبق معمول همیشگی با KEF دمو داشت دیدم! محصولات جدیدش "به زشتی زیرشلواری یه راهب" بود!

بهترین و جذاب ترین بلندگوی سینمایی که در حداقل در یک سال گذشته شنیدم و از ساخت و صداش لذت بردم سری رفرنس "Klipsch" بود! بسیار زیبا, خوش ساخت و گردن کلف بود. اون هورن های تیتانیومی با درایورهای با دیافراگم آلومینیومی صدای وحشی و سنگینی تولید میکنه! بهترین بلندگوی ارزان قیمت بود.

من بطور عجیبی جذب ویدئو پلیرهای پایونیر میشم! در واقع خوره ویدئو پلیرهای پایونیر هستم. به همین دلیل شاید در یک حرکت غیر قابل پیش بینی یک بلوری پلیر BDP-LX88 خریدم! آیا این مدل میتونه جایگزین OPPO 105D در سیستم سینمایی من بشه؟!

یک نکته ای که در سیستم های سینمایی برام جا افتاده کالیبره کردن مجدد صدای سیستم هر چند وقت یکبار است. دلیلشو نمیدونم اما در آمپلی فایرهای مختلف ار برندهای مختلفی که داشتم, بعد از گذشت یکی دو ماه از ستاپ سیستم احساس می کنم صدا باید دوباره کالیبره بشه تا افکت ها برن سر جاهای خودشون! بدون تغییر در اجزای ستاپ قبلی سیستم نیاز به ستاپ دوباره پیدا میکنه! بعد از ستاپ دوباره دقیقاً شاخص های مثبتی که بعد از مغناطیس زدایی دیسک های صدا و تصویر قابل درک هست در صدای سیستم شنیده میشه. دلیل خاصی نمیتونم براش بیارم! اما جواب میده.

 مطالب مرتبط با کالیبراسیون صدا:

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

بعضی از دوستان ایمیل میزنن و سوال میکنن آیا باید آدم فنی باشیم تا از سیستم های صوتی و تصویری سر در بیاریم! منم همیشه این جواب میدم:
راننده فرمول 1 خودش چرخ ماشينشو عوض نميکنه, اون فنی های هم که چرخ ماشين عوض ميکنن راننده فرمول 1 نيستن.

خوش بگذره